2-2-1- پول به عنوان وسیله مبادله…………………………………… 16

 

 

2-2-2- پول واحد حساب یا سنجش……………………………………… 16

 

 

2-2-3- پول به عنوان ذخیره ارزش……………………………………… 17

 

 

2-2-4- پول، وسیله­ای جهت پرداخت­های آتی………………………. 17

 

 

2-2-5- وظیفه و نقش پویای پول…………………………………… 17

 

 

2-3- نظریه ­های پولی……………………………………. 18

 

 

2-3-1- نظریه کلاسیک­ها………………………………….. 18

 

 

2-3-1-1- نظریه مقداری پول کلاسیک­ها …………………………………..21

 

 

2-3-1-2- نظریه کمبریج……………………………………. 23

 

 

2-3-2- نظریه نئوکلاسیک­ها………………………………….. 26

 

 

2-3-3- پول­گرایی……………………………………. 27

 

 

2-3-4- موریس اله: بیان مجدد نظریه مقداری پول…………………… 30

 

 

فصل سوم: الگوی نظری پژوهش

 

 

مقدمه…………………………………… 32

 

 

3-1- اصل نسبیتی……………………………………. 33

 

 

3-2- اصل موروثی……………………………………. 35

 

 

3-3- اصل منطقی بودن……………………………………. 40

 

 

3-4- فرمول­بندی اصول موضوعه…………………………………… 41

 

 

3-5- تفسیر اقتصادی نتایج حاصله…………………………………… 42

 

 

 فصل چهارم: تجزیه و تحلیل الگو بر اساس مشاهدات تجربی

 

 

مقدمه…………………………………… 44

 

 

4-1- پارامترهای ثابت الگو……………………………………44

 

 

4-1-1- توضیحاتی درباره نرخ بهره خالص…………………. 46

 

 

4-2- مقادیر نظری و داده ­های تجربی……………………………. 47

 

 

4-3- معیاری برای خوبی برازش…………………………………….. 58

 

 

4-4- جمع­بندی فصل……………………………………. 59

 

 

فصل پنجم: نتیجه ­گیری و پیشنهادها

 

 

5-1- مقدمه…………………………………… 62

 

 

5-2- نتایج پژوهش……………………………………… 63

 

 

5-3- آزمون فرضیه­ ها………………………………….. 64

 

 

5-4- محدودیت­های پژوهش……………………………………… 65

 

 

5-5- پیشنهادات …………………………………………… 65

 

 

5-5-1- پیشنهادات پژوهشی …………………………………… 65

 

 

5-5-2- پیشنهادات کاربردی ………………………………………. 65

 

 

پیوست……………………………………..66

 

پایان نامه

 

 

منابع و مآخذ……………………………………. 71

 

 

چکیده:

 

 

حجم پول یکی از متغیرهای مهم اقتصاد کلان و نیز یکی از ابزارهای اصلی سیاست­های کنترل تقاضا به­شمار می­رود. با این حال اختلاف ریشه­داری بین مکاتب اقتصادی در مورد نحوه به­کارگیری و میزان تأثیر بخشی آن برمتغیرهای واقعی وجود دارد. در طول تاریخ اقتصاد، بسیاری از اندیشمندان در مورد معنا و مفهوم پول، وظایف، اهمیت، انواع، عوامل تعیین­کننده تقاضا، و آثار آن بر متغیرهای اقتصادی، تحقیقاتی نموده و نظریه­های مختلفی ارائه­کرده­اند. به جرأت می­توان گفت نظریه مقداری پول، معروف­ترین نظریه­ای است که در این زمینه توسط اندیشمندان مختلف ارائه­شده­است، به­طوری که قبل از دهه 1930، نظریه مقداری پول، نظریه مسلط در اقتصاد کلان بود. هرچند می­توان بزرگ­ترین و مهم­ترین پیام نظریه فوق را رابطه حجم پول و سطح قیمت­ها دانست، اما نوع، نسبت و اندازه این رابطه، ثبات و متغیر بودن آن و عوامل مؤثر بر آن، هرکدام توسط اقتصاددانان مذکور و طی سالیان درازی بیان و بررسی شده­است.

 

 

در این پژوهش با تکیه بر مقاله « بیان مجدد نظریه مقداری پول » موریس اله (1966) سعی شده تا با بررسی عوامل موثر بر  تقاضای پول، نسبت و اندازه رابطه حجم پول و رشد آن با تورم، و همچنین ثبات یا عدم ثبات این نسبت در طول زمان مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر با توجه به پیام­های نظریه مقداری پول و همچنین روش اله برای بیان این نظریه، تفاوت دیدگاه­ها در مورد تقاضای پول، مسئله شکل­گیری ذهنیت، و ریشه تورم مورد بررسی قرار گرفته­است.

 

 

داده­های مورد استفاده در این مطالعه، از اطلاعات سری زمانی بانک مرکزی استخراج گردیده­است و از نرم افزار Excel برای محاسبات ریاضی داده­ها و به­طور بسیار محدودی از نرم افزار MATLAB برای رسم نمودار استفاده­شده­است.

 

 

نتایج این پژوهش نشان می­دهد در هر زمان معین، یک رابطه نسبی بین سطح قیمت­ها و مقدار پول برقرار است. اما ضریب این نسبت، ثابت نیست، بلکه مقدار آن در هر زمان به نرخ­های رشد مخارج اسمی کل گذشته بستگی دارد. سرعت گردش پول ثابت نمی­باشد، اما تابع ثابتی از نرخ رشد مخارج اسمی کل گذشته­است. بنابراین تنها در شرایط سکون[1]، نسبت  (ضریب کمبریج) ثابت است. رشد تولیدات تأثیری مثبت بر سرعت گردش پول، و تاثیری منفی بر تقاضای نسبی پول دارد. رشد قیمت­ها (نرخ تورم) تاثیری مثبت بر سرعت گردش پول و تأثیری منفی بر تقاضای نسبی پول دارد. نرخ بهره خالص تأثیری مثبت بر تقاضای نسبی پول و تأثیری منفی بر سرعت گردش پول دارد. هر­چه نرخ رشد مخارج اسمی در طول زمان، بزرگ­تر باشد، تأثیر حجم پول بر سطح قیمت­ها بیشتر خواهد­بود.

 

 

فصل اول: کلیات پژوهش

 

 

1-1- مقدمه

 

 

قبل از دهه 1930، نظریه مقداری پول، نظریه مسلط در اقتصاد کلان بود. اما با انقلاب کینز، دیدگاه­ها در مورد روابط متغیرهای کلان و همچنین تاثیر پول بر این متغیرها تغییر کرد، تا اینکه در اواخر دهه 1960 و با شکل­گیری مکتب پولی شیکاگو، نظریه مقداری پول مجدداً احیا شد.  اگرچه معادله مبادله ایروینگ فیشر-شکل کلاسیک نظریه مقداری پول- و مطالعه فریدمن –شکل نوین نظریه مقداری پول- معروف­ترین مطالعاتی هستند که در این زمینه انجام شده­اند، اما از آنجا که مطالعات موریس اله در ادبیات اقتصادی داخل کشور، ناشناخته­بوده و همچنین مطالعه وی در زمینه نظریه مقداری پول، شامل نکات و پیام­های بسیار ظریفی می­باشد، لذا این پژوهش به بررسی و تحلیل دیدگاه موریس اله در زمینه نظریه مقداری پول می­ پردازد.

 

 

این فصل به کلیات پژوهش خواهد پرداخت و در این زمینه به بیان مسأله پژوهشی، اهمیت و ارزش پژوهش، اهداف و فرضیه­های پژوهش، روش تحقیق، ابزار گردآوری و تحلیل داده ­ها، داده­های استفاده­شده در پژوهش و در نهایت به بیان تعریف کلید واژه ­ها می­پردازد.

 

 

2-1- شرح و بیان مسئله پژوهشی

 

 

در طول تاریخ دانش اقتصاد، بسیاری از اندیشمندان در مورد معنا و مفهوم پول، وظایف، اهمیت، انواع، عوامل تعیین کننده تقاضا، و آثار پول بر متغیرهای اقتصادی، تحقیقاتی نموده و نظریه­هایی ارائه کرده­اند. به جرأت می­توان گفت نظریه مقداری پول، معروف­ترین نظریه­ای است که در این زمینه توسط اندیشمندان مختلف ارائه شده­است. نطفه نظریه مقداری پول را می­توان در کتاب ژان بدن جستجو کرد. او این کتاب را در سال 1568 نوشت و در آن مسئولیت ترقی قیمت­ها را به عهده هجوم طلای خارجی انداخت. این دیدگاه در مورد ترقی قیمت­ها در نیمه دوم قرن هفدهم نیز توسط برخی دیگر از اندیشمندان بیان شد، که از میان آنان می­توان به بریسکوئه(1694) اشاره کرد. هیوم نیز در مقاله مهم خود، « در مورد پول»(1752) اشاره­ای آشکار به این قضیه داشته­است. در طی سالیان طولانی این قضیه همچنان در ذهن اندیشمندان مختلف بوده و بسیاری از آنان آن را مورد بازبینی و تغییر و تحول قرار داده­اند. از میان آنان می­توان به ریکاردو، پتی، لاک، کانتیلون، میل، مارشال، فیشر، پیگو، هایک و حتی کینز اشاره کرد. مثلا پتی، لاک و کانتیلون هر کدام در مورد مفهوم سرعت گردش پول بحث کرده­اند. نتیجه کار نیوکامب و فیشر، رابطه معروف مبادله فیشر است که توسط اقتصاددانان کمبریج همچون پیگو مورد بازبینی قرار گرفت و رویکرد دیگری از این نظریه را تحت عنوان رویکرد کمبریج ارائه داده­اند.(شومپیتر، 1375و قدیری اصلی، 1334).

 

 

در واقع این اندیشمندان تلاش کرده­اند تا ویژگی­هایی را مشخص کنند که به کمک آن­ها برابری جریانی از پرداخت­های پولی را با جریانی از مبادلات کالاها و خدمات بیان کنند. هرکدام از آن­ها تمرکز خود را بیش­تر بر روی یکی از متغیرهای معادله متوجه ساخته­اند (فرهنگ پالگریو[1]). از آخرین اقتصاددانانی که هرکدام به طریقی متفاوت به بیان این نظریه پرداخته­اند می­توان به فریدمن، موریس اله و کاگان اشاره کرد. هرچند می­توان بزرگ­ترین و مهم­ترین پیام نظریه مقداری پول را رابطه حجم پول و سطح قیمت­ها دانست، اما نوع، نسبت و اندازه این رابطه، ثبات و متغیر بودن این نسبت و عوامل مؤثر بر آن توسط اقتصاددانان مذکور و طی سالیان درازی بیان و بررسی شده­است.

 

 

این موضوع که یک رابطه تابعی باثبات بین تقاضای مانده­های حقیقی و تعداد محدودی از متغیرهای تعیین­کننده آن وجود دارد، نکته اصلی رویکرد نظریه مقداری جدید به تحلیل اقتصاد کلان می­باشد. اگر تابع تقاضای پول باثبات باشد، آن­گاه سرعت گردش پول نیز باثبات خواهد بود و اگر بعضی از این متغیرهای محدود تغییر نمایند، می­توان تغییرات متناظر را پیش بینی کرد. فریدمن نظریه مقداری پول را چنین توصیف می­کند:« تعمیم نتیجه تجربی آن است که مانده­های حقیقی مطلوب (در تقاضای پول) معمولا به کندی و به تدریج حرکت می­کند یا معمولا ناشی از مجموعه وقایعی است که سلسله­وار به دنبال تغییر اولیه در عرضه پول به­وجود­می­آیند، در حالی که تغییرات عمده در عرضه اسمی مانده­های حقیقی می­تواند مستقل از هر تغییری در تقاضا به­وجود­آید و غالبا چنین است. نتیجه این است که تغییرات عمده در قیمت­ها یا درآمد اسمی تقریباً نتیجه تغییرات عرضه اسمی پول است ( راهنمای نوین اقتصاد کلان،ترجمه خلیلی عراقی و سوری، 1383).

 

 

از آن­جا که مطالعات موریس اله در ادبیات اقتصادی داخل کشور، ناشناخته­بوده و همچنین مطالعه وی در زمینه نظریه مقداری پول، شامل نکات و پیام­های بسیار ظریفی می­باشد، لذا این پژوهش به بررسی و تحلیل دیدگاه موریس اله در زمینه نظریه مقداری پول می­پردازد. در این پژوهش با تکیه بر مقاله « بیان مجدد نظریه مقداری پول » موریس اله (1966) سعی شده تا از طریقی متفاوت با کارهای دیگر، به بیان این نظریه و بازبینی پیام­های آن، تفاوت دیدگاه­ها در مورد تقاضای پول، مسئله شکل­گیری ذهنیت، و ریشه تورم پرداخته­شود. در واقع با بررسی عوامل موثر بر  تقاضای پول و به­دست­آوردن روابط ریاضی بین این متغیرها، نسبت و اندازه رابطه حجم پول و رشد آن با تورم، و همچنین ثبات یا عدم ثبات این نسبت در طول زمان مورد بررسی قرار می­گیرد.

 

 

موریس اله به دنبال مقاله­های پیشین خود، در مقاله مذکور، با وارد کردن چند اصل روان­شناسی در اقتصاد و به­ویژه در حوزه اقتصاد پولی، نظریه مقداری پول را معرفی کرد، آن­گاه تفاوت­های این نظریه را با دیگر نظریات پولی در چارچوب نظریه مقداری پول مقایسه کرد. اصول روان­شناسی فوق عبارت­اند از: اصل موروثی، اصل نسبیتی زمان، و اصل منطقی.

 

 

1-اصل موروثی[2]: تقاضای واقعی پول در هر دوره، تابعی از میانگین وزنی نرخ­های رشد درآمد ملی اسمی است.

 

 

2-اصل نسبیتی[3]: با عنایت به­وجود دو مقیاس زمانی فیزیکی و روان­شناختی، مقیاس زمانی روان­شناختی تابعی از مقیاس زمانی فیزیکی می­باشد؛ به­طوری که اگر  بیان­گر مقیاس زمانی روان­شناختی و t مقیاس زمانی فیزیکی باشد، رابطه زیر برقرار است:

 

 

(1-1)                                                                                            

 

 

به عبارت دیگر درک ذهنی افراد از زمان، تابعی از واقعیت فیزیکی زمان است.

 

 

3-اصل منطقی[4]: تقاضای واقعی پول، تابع لاجیت (لجیستیک)[5]  از میانگین وزنی نرخ رشد درآمد ملی اسمی است.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...