1-7-1-1-تعریف مفهومی……………………………… 8

 

 

1-7-1-2- تعریف عملیاتی……………………………… 9

 

 

1-7-2-سلامت روان……………………………… 9

 

 

1-7-2-1-تعریف مفهومی……………………………… 9

 

 

1-7-2-2- تعریف عملیاتی……………………………… 9

 

 

2- فصل دوم: پیشینه تحقیق و چارجوب نظری……………………… 11

 

 

2-1-مقدمه…………………………….. 11

 

 

2-2- مروری بر مهمترین نظریه‌های موجود…………………………….. 11

 

 

2-2-1- مدل انتظارات کار-کنترل…………………………….11

 

 

2-2-2- نظریه توازن میان میزان تلاش و پاداش……………………………. 12

 

 

2-2-3- تئوری حفظ منابع………………………….12

 

 

2-2-4- سایر نظریات………………………………. 13

 

 

2-3- فرسودگی شغلی……………………………… 13

 

 

2-3-1- مفهوم فرسودگی شغلی……………………………… 13

 

 

2-3-2-عوامل ایجادکننده فرسودگی شغلی……………………………… 14

 

 

2-3-2-1- عوامل فردی………………………………. 14

 

 

2-3-2-2- عوامل سازمانی……………………………… 15

 

 

2-3-2-3-  عوامل رابطه‌ای………………………………. 17

 

 

2-3-3- پیامدهای فرسودگی شغلی……………………………… 18

 

 

2-3-3-1-  پیامدهای جسمی……………………………… 18

 

 

2-3-3-2-پیامدهای روانی……………………………… 18

 

 

2-3-3-3- پیامدهای شغلی……………………………… 19

 

 

2-4- سلامت روان……………………………… 19

 

 

2-5- پیشینه تحقیق……………………………… 23

 

 

2-5-1- تحقیقات خارجی……………………………… 23

 

 

2-5-2-  تحقیقات داخلی……………………………… 24

 

 

2-6- خلاصه فصل……………………………… 25

 

 

3-فصل سوم: روس تحقیق………………………………. 28

 

 

3-1- نوع و روش تحقیق……………………………… 28

 

 

3-2- جامعه مورد مطالعه……………………………. 28

 

 

3-3- نمونه و روش نمونه‌گیری………………………………. 28

 

 

3-4- ابزار تحقیق……………………………… 29

 

 

3-4-1-مقیاس فرسودگی شغلی پینس و ارونسون………………….. 29

 

 

3-4-2- پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ…………………………… 30

 

 

3-5- شیوه انجام تحقیق……………………………… 30

 

پایان نامه و مقاله

 

 

3-5-1- روش گردآوری داده‌ها……………………………. 30

 

 

3-5-2- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات………………………………. 31

 

 

4-فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادها…………………………….. 33

 

 

4-1- مقدمه…………………………….. 33

 

 

4-2- یافته های توصیفی……………………………… 33

 

 

4-3- یافته های استنباطی……………………………… 36

 

 

4-4- آزمون فرضیه ها……………………………. 37

 

 

4-5- تحلیل های جانبی……………………………… 44

 

 

5-. فصل پنجم: نتیجه گیری، بحث و پیشنهادها………………… 48

 

 

5-1- مقدمه…………………………….. 48

 

 

5-2  بحث و نتیجه گیری………………………………. 48

 

 

5-3- محدودیت های پژوهش……………………………….. 50

 

 

5-4- پیشنهادات………………………………. 50

 

 

5-4-1-پیشنهادات پژوهشی……………………………… 50

 

 

5-4-2- پیشنهادات کاربردی………………………………. 51

 

 

منابع فارسی……………………………… 53

 

 

منابع لاتین……………………………… 57

 

 

پیوست الف- توضیحات و پرسش‌های دموگرافیک……………….. 63

 

 

پیوست ب- مقیاس فرسودگی شغلی پینس و ارونسون (BM)…………. 64

 

 

پیوست ج- پرسشنامه سلامت عمومی……………………………… 66

 

 

چکیده:

 

 

فشارهای ناشی از تضادهای منافع، دوره­های کاری پرمشغله و مانند آنها حسابرسی را تبدیل به شغلی تنش­زا می­کند؛ چنین تنش­هایی بر وجوه متعددی از زندگی و فعالیت­های حسابرسان تأثیر می­گذارند؛ سلامت جسمی و روانی فرد مورد تهدید واقع می­شود، زندگی شخصی و خانوادگی او تحت تأثیر قرار می­گیرد، روابط اجتماعی او در محل کار و بیرون از آن تضعیف می­گردد، انگیزه­ها و انرژی برای فعالیت­های شغلی کاهش می­یابد و در نهایت به تضعیف عملکرد شغلی می­انجامد. چنین پیامدهایی برای ادارات و سازمان‌ها تهدیدی جدی به شمار می­آیند. با این وجود تحقیقات اندکی تا کنون به مطالعه وضعیت شغلی حسابرسان از لحاظ مسائل ذکر شده پرداخته­اند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت فرسودگی شغلی، سلامت روان و ارتباط میان این دو متغیر در حسابرسان، و مقایسه آن با پرستاران (به عنوان شغلی که بر اساس تحقیقات متعدد به وضوح تنش­زاست) می­باشد. به این منظور طی یک طرح پژوهشی پیمایشی، صد حسابرس و صد پرستار به ترتیب از میان جامعه حسابداران رسمی ایران، و سازمان نظام پرستاری ایران انتخاب شدند و دو پرسشنامه فرسودگی شغلی پینس و ارونسون، و سلامت عمومی گلدنبرگ را تکمیل نمودند؛ داده­های حاصل از طریق محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t تحلیل شد. نتایج نشان دادند که رابطه میان فرسودگی شغلی و سلامت روانی هم در حسابرسان و هم در پرستاران، معنی­دار و منفی است. اما تحلیل‌ها تفاوت معناداری را میان حسابرسان و پرستاران در فرسودگی و سلامت روانی آشکار نکردند. اگرچه به طور سنتی فرسودگی شغلی را بیشتر مختص به مشاغلی مانند پرستاری دانسته­اند که به خدمات بهداشتی و حمایتی اجتماعی مربوط هستند، اما نتایج این تحقیق نشان می­دهد که حسابرسان هم به همان میزان در معرض فرسودگی شغلی و مشکلات روانی ناشی از آن قرار دارند. بنابراین وضعیت فرسودگی شغلی و سلامت روانی حسابرسان موضوع مهمی است که باید مورد توجه مدیران و مراکز تصمیم­گیری قرار گیرد.

 

 

فصل اول: کلیات تحقیق

 

 

1-1- مقدمه

 

 

سلامت روان به حالتی در فرد اشاره دارد که در آن، اختلالات و مشکلات روانی غایب­اند و عملکرد فرد در جنبه ­های مختلف زندگی، بهینه و سازگارانه است. سلامت روان، در کنار سلامت جسمی و اجتماعی، یکی از مهم­ترین عوامل تعیین­کننده­ی عملکرد شغلی فرد است. علاوه بر عملکرد کارکنان، نرخ بیماری، غیبت از محیط کار، تصادفات غیر مترقبه، جابه­جایی کارکنان، و همچنین بازده کاری و خلاقیت کارکنان، با سلامت روانی آنها ارتباطی قوی دارد (کاتینی و لوسیفورا[1]، 2013). از سوی دیگر، سلامت روان، خود از شرایط و عوامل محیط کار تأثیر می­پذیرد. نگرش کارکنان درباره­ی جوانب مختلف محیط کار، مانند حجم کار، شدت استرس­ها، و جایگاه کنترل، برای سلامت روان آنها تعیین­کننده است (ایزابل و کیتل[2]، 2004). علاوه بر این، وضعیت توازن مطالبات شغلی با میزان آزادی عمل کارکنان، و نیز چگونگی تعادل میان میزان تلاش کارکنان و پاداش دریافتی، بر وضعیت سلامت روان کارکنان مؤثر است (کاتینی، و لوسیفورا، 2013).

 

 

گاهی ممکن است عوامل یاد شده به همراه سایر عوامل تأثیرگذار، به گونه­ای در کنار هم قرار گیرند که روند فرسایشی مخربی را در زندگی کاری فرد ایجاد نمایند. به این ترتیب یکی از مشکلات فراگیر در محیط­های کاری که به عنوان یک عامل خطر مهم برای سلامت کارکنان درنظر گرفته می­ شود، فرسودگی شغلی[3] است. فرسودگی شغلی نوعی واکنش عاطفی به استرس درازمدت است و در خستگی هیجانی و فرسودگی جسمی و ذهنی نمود می­یابد (چنگ[4] و همکاران، 2013؛ لی[5] و همکاران، 2013). عوارض فرسودگی شغلی، سلامت جسمی و روانی فرد را در معرض خطر قرار می­دهد و منجر به کاهش عملكرد فردی می­شود؛ علاوه بر این، نشانه­ها و عوارض فرسودگی شغلی، می­تواند برای دیگران نیز مشکل­ساز باشد (نوبخت و اولیایی، 1391). با توجه به تفاوت شرایط فضای کاری در مشاغل مختلف، طبیعی است که میزان بروز فرسودگی شغلی، و نیز میزان سلامت روانی افرادی که مشاغل مختلفی دارند، متفاوت باشد.

 

 

2-1- بیان مسأله

 

 

فرسودگی شغلی یک مجموعه از نشانه­ها است که گستره وسیعی از زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ گستره­ای که بر اساس نتایج تحقیقات، وجوه متعدد جسمانی، روانی و اجتماعی فرد را دربر می‌گیرد. اختلالات گوارشی، مشکلات خواب، دردهای عضلانی، سردرد، و افزایش آسیب­پذیری نسبت به بیماری­ها به­ویژه سرماخوردگی و آنفلوانزا می­توانند عوارضی از فرسودگی شغلی باشند که در جسم فرد ظهور می­یابد (ماسلاچ و گلدبرگ[1]، 1998). آثار فرسودگی شغلی در وضعیت روانی به شکل درماندگی، احساس بی­کفایتی و عدم اعتماد به نفس، افسردگی، احساس گناه مزمن و خشم جلوه می­کند (کالبرس و فوگارتی[2]، 2005). در عرصه­ی روابط اجتماعی نیز فرسودگی شغلی با پاسخ منفی و غیرهمدلانه­ی فرد به مراجعان، داشتن دید بدبینانه به دیگران، کاهش حالات مثبت روانی مثل صمیمیت، رعایت اخلاق حرفه­ای و اجتماعی، فروتنی، و ادب، و همچنین مشکلات خانوادگی همراه است (عبدی ماسوله و همکاران، 1386؛ علوی و جنتی­فرد، 1388؛ شاکری­نیا، 1391). چنین عوارضی در مجموع باعث می­شود تا فرد نتواند وظایف کاری خود را به درستی و دقت انجام دهد؛ اهمیت کار برای او کاهش می­یابد، انواع فرار و غیبت از کار را در پیش می­گیرد و در مجموع از کیفیت عملکرد فرد کاسته می­شود (لارسون[3] و همکاران، 2004). چنین ابعاد گسترده­ای نشان­دهنده اهمیت فرسودگی شغلی در وضعیت مشاغل و سازمان­ها و لزوم توجه به آن است.

 

 

سلامت روان نیز یکی از عوامل مهمی است که در میان متغیرهای درگیر در عملکرد شغلی مطرح می‌باشد. تحقیقات بسیاری رابطه سلامت روان و وضعیت شغلی را مورد بررسی قرار داده­اند. از جمله بر اساس تحقیق کاراسک و تورز[4] (1990)، داشتن کنترل کم در اجرای کارها و انتظارات بالای کاری از کارمند، مشکلات سلامت عمومی را به دنبال دارد. همچنین فشار کاری منجر به افزایش محسوس اختلالات روانی همچون افسردگی و اضطراب در کارکنان می­گردد (استانفیلد و کندی[5]، 2006؛ وانگ[6] و همکاران، 2008). ویسی و همکاران (1379) نیز بیان می­دارند که استرس شغلی بر میزان رضایت­مندی از شغل و سلامت روان کارکنان اثر منفی دارد.

 

 

نگاهی به عوارض ذکر شده برای فرسودگی شغلی نشان می­دهد که صرف نظر از عملکرد شغلی، آن­چه در روند فرسودگی تخریب می­شود، سلامت روانی فرد است؛ پژوهش­های صورت گرفته در این زمینه نیز نشان می­دهند که بین فرسودگی شغلی و سلامت روانی کارکنان رابطه وجود دارد (شاکری­نیا، 1391؛ علوی و جنتی­فرد، 1388؛ عبدی ماسوله، و دیگران، 1386؛ نجفی، صولتی، فروزبخش، 1379).

 

 

علی­رغم آن­که به طور کلی میان فرسودگی شغلی و سلامت روانی رابطه وجود دارد، اما وضعیت متغیرهای درگیر در این رابطه در مشاغل مختلف، متفاوت است. از دیرباز تحقیقات متعددی نشان داده­اند که بیشترین فرسودگی شغلی مربوط به مشاغلی است که با انسان­ها سر و کار داشته و جزو حرف خدمات اجتماعی محسوب می­شوند. این مساله ناشی از مواجهه­ی هر روزه­ی این افراد با شرایط پراسترس و فقدان شرایط مثبت در محیط كار است؛ از این­رو پرستاران، معلمین، مشاوران، روان­شناسان، مددكاران اجتماعی، نیروهای پلیس و غیره جزء افرادی شناخته شده­اند كه در معرض فرسودگی شغلی قرار می­گیرند (نوبخت و اولیائی، 1391). اما این نگاه در حال تغییر به نظر می­رسد؛ امروزه فرسودگی شغلی در مشاغل متعددی از مشاغل نظامی گرفته (رزی[7]، و دیگران، 2012) تا کارمندان اداری (ملک­آرا، 1388)، و از استادان دانشگاهی تا مشاغل فنی (اسدی، برجعلی و جمهری، 1386) و حتی در شغل فرش­بافی (علوی و جنتی­فرد، 1388) مورد بررسی قرار گرفته و بر اهمیت آن تأکید شده است. 

 

 

حسابرسی معمولاً یک حرفه پراسترس بوده است: دوره­های پرمشغله، ضرب­العجل مطالبات، زمان محدود برای زندگی شخصی؛ بنابراین قاعدتاً فرسودگی شغلی در میان حسابرسان معمول است (فوگارتی و یولیس[8]، 2000؛ هردا و لاول[9]، 2012). در زمینه­ وضعیت فرسودگی شغلی در مشاغل حسابرسی هم تحقیقاتی انجام شده که البته حجم اندکی دارد. بر اساس این تحقیقات، فرسودگی شغلی در میان حسابرسان می­تواند قابل توجه باشد؛ به نظر می­رسد در میان متغیرهای زمینه­ساز فرسودگی شغلی در بین حسابرسان، عوامل محیطی و حجم کار از اهمیت بیشتری برخوردارند و با فرسودگی، کاهش کیفیت کار، و مشکلات روانی رابطه­ی مثبت دارند. در عین حال زن بودن، تجرد، و عدم استخدام رسمی عواملی است که منجر به آسیب­پذیری بیشتر نسبت به فرسودگی می­شوند (لارسونو همکاران، 2004؛ کالبرس و فوگارتی، 2005؛ لوپز، و پیترز[10]، 2012؛ باقرپور، ساعی و شعنی، 1391). همچنین جستجو در ادبیات پژوهشی مربوطه در جامعه­ی ایرانی، از کمیاب بودن چنین پژوهش­هایی به­ویژه در زمینه­ شغل حسابرسی حکایت دارد.

 

 

بنا بر شواهد و دلایل فوق، این پژوهش در صدد است تا وضعیت ابعاد مختلف فرسودگی شغلی، سلامت روانی، و رابطه­ی این­دو متغیر را با یکدیگر در حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران بررسی نماید. همچنین هدف دیگر پژوهش، بررسی تغییرات این متغیرها با سایر اطلاعات جمعیت شناختی مانند وضعیت تاهل است. از آنجا که تحقیقات متعددی نشان داده­اند که پرستاران نسبت به سایر مشاغل میزان بالاتری از فرسودگی شغلی و سطح پایین­تری از سلامت روانی را دارا هستند (خاقانی­زاده و دیگران، 1385)، در تعدادی از تحقیقات، از وضعیت فرسودگی شغلی یا سلامت روانی پرستاران به عنوان ملاکی برای مقایسه استفاده شده است (نجفی و دیگران، 1379)؛ بنابراین در این پژوهش نیز، برای داشتن ملاکی که به میزان فرسودگی شغلی و سلامت روانی در حسابرسان معنی دهد و آن را قابل درک نماید، فرسودگی شغلی و سلامت روانی حسابرسان با فرسودگی شغلی و سلامت روانی در پرستاران مقایسه می‌شود.

 

 

3-1- اهمیت تحقیق

 

 

شاید مهم­ترین رکن مؤسسات حسابرسی و سیستم­های نظارتی در شرکت ها و سازمان­ها، حسابرسان هستند. در واقع موفقیت و سلامت شرکت­ها و سازمان­ها وابسته به عملکرد حسابرسان است؛ از سوی دیگر با توجه به تضاد منافع میان تهیه­ کنندگان صورت­های مالی و استفاده­ کنندگان از آن­ها، نقش اعتباردهنده­ی حسابرسان، تصمیم­گیری اقتصادی سرمایه­ گذاران و سهام­داران را به عملکرد آن­ها وابسته می­سازد؛ و این می­ تواند به موفقیت‌ها و یا خسارت‌های مالی جبران­ناپذیری منجر شود که مسؤولیت آن با حسابرسان و مؤسسات حسابرسی است. این واقعیت­ها نشان می­دهد که انگیزه، رضایت و سلامت حسابرسان اهمیت بسیاری داشته و مشکلات در عملکرد حسابرسی، پیامدهای جبران­ناپذیری در سلامت مالی شرکت­ها و سازمان­ها، بازده­ی فعالیت­های آن­ها، اعتماد سرمایه­گزاران و غیره به همراه دارد. با توجه به این­که تحقیقات صورت گرفته در زمینه­ فرسودگی شغلی و سلامت روانی حسابرسان به عنوان تعیین ­کننده­ های مهم عملکرد آن­ها، به خصوص در ایران اندک است، انجام چنین پژوهشی ضروری و مهم به نظر می­رسد.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...