پایان نامه ارشد: مقایسه سیاست ملت سازی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی و اصلاحات |
1-2-6 هویت ملی…………………………………… 19
1-2-7 ناسیونالیسم…………………………………… 21
1-2-7-1 انواع ناسیونالیسم…………………………………… 22
1-2-8 سیاست قومی…………………………………… 23
1-3 عناصر هویت ملی…………………………………… 24
1-3-1دین و مذهب……………………………………. 25
1-3-2 زبان………………………………….. 26
1-3-3 جغرافیا یا سرزمین…………………………………… 27
1-3-4 فرهنگ (رسوم ملی،آیین ها،اسطوره ها،هنر)………………… 28
1-3-5 تاریخ و سرنوشت مشترک…………………………………….. 29
1-3-6 بستگی های مشترک اقتصادی…………………………………… 30
1-3-7 میراث سیاسی مشترک (دولت)…………………………………. 31
1-3-8 اراده جمعی داوطلبانه………………………………….. 32
فصل دوم: ملت ایران در ادوار مختلف تاریخی با تمرکز بر بعد از انقلاب اسلامی 1979
2-1 مقدمه………………………………….. 34
2-2 تاریخ سیاست های ملت سازی در دوران باستان و اسلامی……………… 34
2-3بررسی سیاست های ملت سازی بعد از انقلاب اسلامی 1979…………… 36
2-3-1 رویکرد امت مدارانه (الگوی آرمان گرایانه)…………………………………. 36
2-3-2رویکردتلفیقی…………………………………… 36
2-3-3 رویکرد وحدت در کثرت……………………………………. 37
2-3-4 دوران سیاست جنگی…………………………………… 42
2-4 نتیجه گیری…………………………………… 46
فصل سوم : وضعیت جمعیت شناختی جمهوری اسلامی ایران ( با تأکید بر تنوع قومی)
3-1مقدمه…………………………………… 48
3-2 بررسی وضعیت تنوع قومی در جهان………………………………….. 48
3-3 تنوع قومی در ایران و علل آن………………………………….. 52
3-4 علل گونا گونی قومی در ایران………………………………….. 53
3-4-1زبان………………………………….. 55
3-4-2 دین…………………………………… 56
3-4-3موقعیت جغرافیایی ؛ اقوام مهاجر و کوچ نشین………………………. 57
3-4-4 برنامه های نوسازی (نفوذ فرهنگ غرب)…………………………….. 58
3-5 ایران: موزاییک اقوام………………………………….. 58
3-5-1 قوم آذری…………………………………… 65
3-5-2 قوم کرد………………………………….. 67
3-5-3 قوم عرب……………………………………. 70
3-5-4 قوم بلوچ…………………………………… 72
3-5-5 قوم ترکمن…………………………………… 75
3-5-6 قوم لر………………………………….. 78
3-6 نتیجه گیری…………………………………… 80
فصل چهارم: سیاست ملت سازی در دوران سازندگی و اصلاحات در جمهوری اسلامی ایران (1384- 1367)
4-1 مقدمه………………………………….. 82
4-2 دوره سازندگی…………………………………… 82
4-2-1 تأکید بر توسعه اقتصادی و تشدید نابرابری های منطقه ای………. 82
4-2-2تشدید تمرکز گرایی در ساختار سیاسی کشور…………. 86
4-2-3 مصوبههای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دوره سازندگی………….87
4-2-4 دیدگاه های رئیس دولت سازندگی………………………….. 88
4-2-5 برنامه ها و اهداف طرح ریزی شده دولت و هیات وزیران(1376-1368)………91
4-2-6 نتایج و عملکرد دولت سازندگی…………………………………… 94
4-2-7 جمع بندی اقدامات دوره سازندگی در جهت تدوین سیاست ملت سازی (1376- 1368)……100
4-3 دوره اصلاحات (1384-1376)…………………………………. 103
4-3-1 دیدگاه رئیس دولت اصلاحات در زمینه ملت سازی……………. 103
4-3-2 اولویت یافتن مسایل فرهنگی و سیاسی (اهداف و برنامه های طرح ریزی شده دولت و هیات وزیران)……107
4-3-3 تمرکز زدایی اداری، برنامه ریزی…………………………………… 111
4-3-4 تغییر نگرش در مبانی هویت ملی و وفاق اجتماعی ( تغییر در مبانی ملت سازی)……..113
4-3-5 عملکرد و نتایج دولت اصلاحات(1384-1376)……………………. 115
فصل پنجم : نتیجه گیری
5-1 وجوه تفاوت در دو الگوی ملت سازی در جمهوری اسلامی ایران…….. 124
5-2 وجوه تشابه در سیاست های ملت سازی در دوران سازندگی و اصلاحات………126
فهرست منابع…………………………………..131
منابع فارسی…………………………………… 131
منابع لاتین…………………………………… 136
چکیده:
ملت سازی فرآیند است که طی آن شهروندان جامعه به تدریج پیرامون نقاط مشترک و وحدت آفرین به خود فهمی می رسند و اشتراکات را تقویت می کنند و در عین حال نقاط گسست و شکاف برانگیز از بین می رود یا تضعیف می شود. وجود ملتی یکپارچه و منسجم یکی از مهم ترین لوازم تداوم حیات دولت های کنونی است. بدون وجود ملتی متحد، بقاء و حیات کشور امکان پذیر نیست. بنابراین سیاست هایی که در جهت ساخت ملت و ایجاد همگرایی در بین مردم یک کشور که از اقوام و اقلیت های دینی و زبانی و فرهنگی مختلف تشکیل می شود، بسیار حائز اهمیت است.در این پژوهش کوشش بر این است که سیاست ها و تصمیماتی که در جهت برنامه های ملت سازی در جمهوری اسلامی ایران (دوره سازندگی و اصلاحات ) گرفته شده است، مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد. به عبارت دیگر فرض اساسی در این پژوهش عبارت از این است که: الگوی ملت سازی در دوره سازندگی تمرکز گرا و مبتنی بر توسعه اقتصادی و در دوره اصلاحات تمرکز زدا و مبتنی بر توسعه سیاسی و فرهنگی بوده است.
هدف اصلی این پژوهش فهم بهتر و شناسایی سیاست های ملت سازی و قومی در کشور ایران که ملت آن متشکل از اقوام و اقلیت های دینی، زبانی و فرهنگی متفاوت است، می باشد. روش تحقیق در این پژوهش نیز مقایسه ای است.در این تحقیق در مرحله اول به کلیات و مفاهیم ملت سازی و عناصر هویت ملی که سازنده سیاست های ملت سازی اشاره شده است. در مرحله دوم، به بررسی برنامه ها و فرآیند ملت سازی در طول تاریخ ایران توجه گردیده و در مرحله بعدی علل تنوع قومی در ایران و وجود اقوام گوناگون بررسی و تحلیل شده است. سپس الگوهای ملت سازی اجرا شده در دو دوره سازندگی و اصلاحات مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت وجوه مشابهت ها و تفاوت ها در این دو الگو مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفته میشود. بر اساس نتایج این تحقیق، در جمهوری اسلامی ایران، سیاست های ملت سازی روندهای متفاوتی را پشت سر گذاشته است،به گونه ای که تدوین تصمیمات ملت سازی در دوره سازندگی مبتنی بر توسعه اقتصادی و نوسازی و در دوره اصلاحات مبتنی بر توسعه سیاسی و فرهنگی بوده است. توجه و تاکید هریک از این دولت ها به یک وجه از توسعه کشور در سیاست ملت سازی خود باعث شکاف ها و پیامدهای نامطلوب برای مردم کشور و آینده آن ها شده است.
مقدمه:
موضوع ملت سازی از مباحث کلیدی و راهبردی در عرصهی علوم سیاسی و روابط بین الملل میباشد. چون مقدمه و اساس مطالعات سیاسی دولت، حکومت و جامعه که روابط و مناسبات این اجزا پیش زمینه و سرآغاز مطالعات رشته های سیاسی و بین الملل را تشکیل میدهد و بدون شناخت ملت و عناصر ملت سازی، مطالعه در زمینه علوم فوق کاری بیهوده و بدون محتوی خواهد بود، زیرا ملت به عنوان موضوع کلان و پیچیده اسکلت بندی مطالعات سیاسی و بین الملل را تشکیل می دهد.
واقعیت پدیده ملت سازی و گونه های مختلف سیاست های ملت سازی قدمتی تاریخی دارد اما نظریه پردازی پیرامون آن با پیدایش دولت – ملت های مدرن اروپایی و شیوع نظریه های نوسازی و توسعه مقارن شده است. در همین راستا صاحب نظران مختلف درباره مؤلفه ها و عناصر ملت، شیوه های شکل گیری ناسیونالیسم و ملی گرایی در میان ملت ها و نسبت ملت به عنوان کل با هویت های خرده مثل گروه های قومی، نژادی، زبانی و مذهبی و نسبت سیاست ملت سازی با دموکراسی، آزادی، خشونت یا همزیستی سیاسی و الگوهای متفاوت ملت سازی در ملت های نوپا و تاریخی نظریه های متعددی را مطرح نموده اند.
کشور ایران به عنوان یکی از تمدنهای کهن در طول تاریخ فراز و فرودهایی داشته و حوادث گوناگونی را پشت سرگذاشته است ولی ملت ایران توانسته ماندگاری خود را با وجود تحولات بزرگ در تمام عصرها و دورهها حفظ نماید. بنابراین شناخت الگوها و گونه های ملت سازی در ایران و خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
لذا با توجه به این توضیحات و همچنین به دلیل اهمیت موضوع ونبود کارهای تحقیقی پیرامون ملت سازی در ایران، خصوصاً در مطالعات موردی پیرامون جمهوری اسلامی، دراین پژوهش سعی گردیده است تا الگوهای ملت سازی اتخاذ شده از سوی دولتهای بعد از انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد ونقش آن در روند توسعه و تعالی ایران در طی دوره های مختلف علی الخصوص در دوران سازندگی و اصلاحات مورد کاوش و بررسی قرار گیرد.
فصل اول
1-1- کلیات
1-1-1- بیان مسأله:
ایجاد روح مشترک ملی که از آن با عنوان ملت سازی یاد می شود، هدف اساسی کلیه ی نظام های سیاسی در همه ادوار تاریخ بوده و هست. در بیانی ساده ملت سازی فرآیندی است که طی آن شهروندان جامعه به تدریج پیرامون نقاط مشترک و وحدت آفرین به خود فهمی می رسند و اشتراکات را تقویت می کنند و در مسیر تکامل آن گام بر می دارند و در عین حال نقاط گسست و شکاف بر انگیز از بین می رود و یا تضعیف می شوند. در نقطه تکامل این فرآیند گروه های متنوع قومی، زبانی و مذهبی به هویتی واحد دست می یابند و با آن منظومه هویتی خود و جامعه را تعریف می نمایند.
نیل به چنین هویتی در پرتو سیاست های ملت سازی ممکن می شود. سیاست ملت سازی در جوامع متنوع و تاریخی و نیز در جوامع در حال گذار هم ضرورتی مضاعف دارد و هم با چالش ها و موانع جدی تری نیز روبروست. ضرورت اتخاذ سیاست ملت سازی به حدی است که در جوامع در حال توسعه اخیراً فرآیند ملت سازی را به عنوان الزام توسعه ایی شناخته اند.ادبیات مربوط به ملت سازی طی سال های اخیربیشتر معطوف به توسعه می باشد و به تعبیر دیگر گفته می شود آن نوع از ملت سازی فرجام موفقیت آمیزتر و پایدارتر خواهد داشت که از فردای شکل گیری دولت (ایجاد انسجام در ساختارهای حاکمیت نو ظهور)، توسعه به معنی جامع کلمه را در دستور کار قرار دهد.
واقعیت پدیده ملت سازی و گونه های مختلف سیاست های ملت سازی قدمتی تاریخی دارد اما نظریه پردازان پیرامون آن با پیدایش دولت- ملت های مدرن اروپایی و شیوع نظریه های نوسازی و توسعه مقارن شده است. در همین راستا صاحب نظران مختلف درباره مؤلفه ها و عناصر ملت، شیوههای شکل گیری ناسیونالیسم و ملی گرایی در میان ملت ها و پرورش منش و شخصیت ملی و نسبت ملت به عنوان کل با هویت خرده ملی مثل گروه های قومی، نژادی، زبانی و مذهبی، نسبت سیاست ملت سازی با دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، خشونت یا همزیستی سیاسی و تفاوتهای سیاستهای ملتسازی در ملت های نوپا و تاریخی نظریه های متعددی را مطرح نموده اند.
ملت ایران یکی از معدود ملتهای تاریخی جهان است؛ که علی رغم فراز و نشیبهای طولانی توانسته پایایی و ماندگاری خود را حفظ نماید. ایران از جمله کشورهایی است که سیاستسازی آن از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و سیاستمداران قرار گرفته است. اصول و پایه های سیاست ملتسازی ایران با پیدایش انقلاب اسلامی که بر مبنای معرفتی دین محور استوار بود، در مقایسه با نظام سیاسی پیشین دستخوش تغییرات بنیادین گشته و تفاوتهای ماهوی یافت. لذا طبیعی می نمود که نظام نوپا سیاست متفاوت ملتسازی را دنبال کند اما از سوی دیگر بروز جنگ تحمیلی در دهه 1360 ه.ش پیگیری و اجرای سیاست مدون و برنامه محور ملتسازی را نمی داد و در عمل از پایان جنگ تحمیلی و آغاز به کار دولت موسوم به سازندگی است که تدوین برنامههای توسعه در دستور کار نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت و پس از آن در دولت موسوم به اصلاحات با تکیه بر مؤلفه های دیگر با بعضی بازنگری ها دنبال شد.
اینک با توجه به ملاحظات فوق پرسش اصلی تحقیق چنین است:
2-1-1- سوال های تحقیق
سؤال اصلی:
الگوی سیاستهای ملتسازی در دوران سازندگی و اصلاحات چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم داشته است؟
سؤال های فرعی:
1- الگوهای مختلف سیاست ملت سازی کدامند؟
2- مهمترین مؤلفه های سیاست ملت سازی در دوران سازندگی و اصلاحات چه بوده است؟
3- شیوه های اعمال و پیگیری سیاست ملت سازی در دو دوره چگونه بوده است؟
3-1-1- پیشینه و ادبیات تحقیق
در زمینه ملت سازی در ایران بعد از انقلاب،منابع زیادی به رشته تحریر در نیامده است بلکه بیشتر در قالب مقاله ها و بیانیهها و مصوبه های مجلس موجود و قابل استنباط می باشد.لذا می توان گفت مطالعه موردی پیرامون این موضوع، نو و بدیع می باشد. با این حال در این بخش می توان دو دسته از پژوهشهایی که صورت گرفته را از هم تمییز داد:
الف.پژوهش هایی که مفاهیم نظری ملت، ملت سازی و ملیت را مورد بررسی قرار داده اند.
ب.پژوهش های داخلی و خارجی که بحث قومیت وقوم گرایی و اقلیت ها وتکثرگرایی را بررسی کرده اند.
در ذیل به بررسی اجمالی این دو دسته از پژوهش ها خواهیم پرداخت.
الف.پژوهش هایی که مفاهیم نظری ملت،ملت سازی، ملیت را مورد بررسی قرار داده اند.
– حمید احمدی، هویت، ملیت، قومیت
یکی از منابع معتبر درباره موضوع فوق کتاب هویت، ملیت، قومیت نگاشته حمید احمدی است.به نظر اوآنچه که باعث بی اعتنایی به مبحث ملیت در ایران شده است، تأثیرپذیری جمهوری اسلامی ایران از سیاست های رسمی انترناسیونالیسم اسلامی می باشد.ایشان در این کتاب به محور مذهب و دین توجه کردند ولی آن چه که ابن نوشته با این کتاب را متمایز می کند؛ بحث نقش دولت و سیاستها و تصمیمات اتخاذ شده از طرف سازمان های اجرایی کشور در زمینه عدم توجه یا توجه به مسأله ملت و ملت سازی است.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-09] [ 10:06:00 ب.ظ ]
|