آنتونی گیدنز:

وی معتقد است که بدن تنهاد موجودیت ساده نیست بلکه به عنوان وسیله ای عملی برای کنار آمدن با اوضاع و احوال و رویدادهای بیرونی مورد استفاده قرار می گیرد. او نیز مانند گافمن معتقد است که بیشتر مردم در پیکرهایشان جذب شده اند که خود و پیکر خویش را یکی می داند (مهدوی، 1389). از نظر گیدنز خودآرایی و تزئین خویشتن با پویایی شخصیت مرتبط است. در این معنا پوشاک علاوه بر اینکه وسیله ی مهمی برای پنهان سازی و آشکارسازی وجوه مختلف زندگی شخصی است، خود نوعی وسیله ی خودنمایی شخصی محسوب می شود چرا که لباس، آداب و رسوم رایج را با هویت شخصی پیوند می زند (گیدنز، 1385). به اعتقاد گیدنز حالات چهره و دیگر حرکات بدن، فراهم آورنده ی قرائن و نشانه هایی است که ارتباطات روزمره ی ما مشروط به آنهاست. بعبارتی دیگر برای اینکه بتوانیم به طور مساوی با دیگران در تولید و باز تولید روابط اجتماعی سهیم شویم، باید قادر باشیم نظارتی مداوم بر چهره و بدن خویش اعمال کنیم. همچنین به اعتقاد وی واقعیت این است که ما بیش از پیش مسئول طراحی بدن خویش می شویم و هر چه فعالیت های اجتماعی ما از جامعه ی سنتی بیشتر فاصله گرفته باشد، فشار این مسئولیت را بیشتر احساس می کنیم (گیدنز، 1385).

علاوه بر این او معتقد است در جامعه ی مُدرن زنان با توجه به ویژگی جسمی شان بیشتر مورد قضاوت قرار می گیرند و احساس شرمساری نسبت به بدنشان رابطه ی مستقیمی با انتظارات اجتماعی دارد. زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض اختلالات تغذیه ای قرار می گیرند که او آن را ناشی از چند دلیل عمده می داند:1- هنجارهای جامعه در مورد زنان تأکید بیشتری بر زیبایی جسمانی دارد2- آنچه به لحاظ اجتماعی تصویری مطلوب از بدن تعریف می شود، در مورد زنان لاغر اندام نه عضلانی است3- هر چند امروزه زنان درعرصه های اجتماعی فعال تر شده اند، اما همچنان همانقدر بر حسب موفقیت ها و پیشرفت هایشان مورد ارزیابی قرار می گیرند که بر حسب ظاهرشان (احمدنیا، 1389).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

2-19-١ برخی از مفاهیم نظری گیدنز:

2-19-2 هویت: مفهوم هویت در این دیدگاه مفهومی چند بُعدی است او از دو نوع از هویت اجتماعی و فردی یاد می کند. هویت اجتماعی شامل آن دسته از ویژگی هایی می شود که به فرد نسبت داده می شود. یا عناصری که فرد از محیط های فرهنگی پیرامون برای خود بر می گزیند. هویت اجتماعی بیانگر شیوه های همسانی افراد با یکدیگر و هویت شخصی بیانگر شیوه های تمایز ما از دیگران است. به اعتقاد او ما با حرکت از جامعه ی سنتی به مُدرن شاهد دور شدن از منابع سنتی هویت خانواده و سنت و میراث هستیم و در نتیجه در دنیای امروز انسان مدرن با فرصت های بی سابقه ای برای ساختن هویت مختص خود مواجه می شود (گیدنز، 1385).

بنابراین می توان گفت که در دنیای مُدرن آنچه که بیش از پیش برای فرد اهمیت می یابد، هویت های بدنی شان می باشد. و افراد با عاملیت بیش از پیش برای ارائه ی فردیت و هویت مستقل خود، درگیر طراحی و ارائه ی هویت بدنی اجتماعی و آشتی دادن آن با هویت های بدنی فردی خود می باشند.

علاوه بر این گیدنز معتقد است که در جوامع فراسنتی  هویت های ما و احساس ما از خویشتنمان، امری مشخص نیست. چنین هویت هایی نتیجه بازاندیشی انسان از خویشتن است. این بازاندیشی در همه ی ابعاد از جمله بدن فرا مُدرن صادق است. در چنین جامعه ای دیگر بدن امر از پیش داده نیست، بلکه امر قابل تغییر، برنامه ریزی و بازاندیشی است که شامل تغییرات زیادی در طول حیات خود می شود (اباذری،1387).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...