تاثیر خودکارآمدی بر رفتار           

پس از شکل گرفتن عقاید خودکارامدی، این عقاید به چند روش بر کیفیت عملکرد فرد تاثیر می‌گذارند:

2-2-1-8-1  انتخاب فعالیت‌ها و موقعیت‌ها:

     به طور کلی مردم فعالیت ها و موقعیت هایی که احساس می کنند قادرند با آن ها بهتر سازگار شوند را جست و جو می کنند و نسبت به آن ها گرایش پیدا می‌کنند. در همین حال، از موقعیت هایی که احتمال شکست داشته باشد به طور فعالانه ای اجتناب می کنند. معمولاً آنان برای حفاظت از خود از انتخاب تکالیف و موقعیت هایی که دچار شکست شوند، برای محافظت از خود اجتناب می کنند. اجتناب، خود تاثیرات اساسی منفی بر فرد می گذارد. عقاید خودکارامدی ضعیف، زمینه مناسبی را برای اجتناب فراهم می کند و به همین دلیل باعث توقف رشد توانایی های فرد می‌شود. افراد هر چه بیشتر از فعالیت ها اجتناب کنند، تردیدشان نسبت به خود محکم تر می شود. زیرا، این افراد هرگز شانس آزمایش اشتباهات خود را به دست نمی آورند. چنین الگوی اجتنابی تدریجاً دامنه فعالیت ها و موقعیت های فرد را محدود می کند(نظرنوکنده، 1388).

2-2-1-8-2 تفکر و تصمیم گیری:

     خودکارامدی قوی حتی در شرایط رویارویی با استرس و بن بست حل مسأله نیز باعث تمرکز بر تکلیف می شود. در عوض شک به خود، تفکر فرد را از تکلیف منحرف می کند به گونه ای که توجه را به نواقص خود و دشواری تکلیف معطوف می کند. در نتیجه، کیفیت تفکر و تصمیم گیری فرد دچار مشکل می شود. این در حالی است که خودکارامدی دقیقاً در جهت عکس کار می کند(نظرنوکنده، 1388).

2-2-1-8-3 هیجان‌پذیری:

     افرادی که احساس کارامدی قوی دارند، به ضروریات و چالش های تکلیف توجه دارند. آنان رفتارهای آینده را به خوبی پیش بینی و تجسم می کنند و به چالش ها و بازخورد تکلیف با تلاش آکنده از شور، شوق، خوش‌بینی و علاقه واکنش نشان می دهند.  برعکس، افراد دارای خودکارامدی ضعیف به نارسایی های  شخصی می‌اندیشند و رویارویی آنان با چالش ها، با بدبینی، اضطراب و افسردگی همراه است(نظرنوکنده، 1388).

عکس مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

2-2-1-8-4  قدرتمندی:

     قدرت مندی عبارت است از داشتن آگاهی به مهارت ها و عقایدی که به فرد امکان می‌دهد زندگی خد را کنترل کند،  افراد برای قدرت مند کردن خود باید علاوه بر مهارت بدانند که چه کاری باید انجام دهند و به عقاید کارآیی نیز نیازمندند. هنگامی که کارایی و درگیر شدن جایگزین تردید و اجتناب شود، قدرت مندی به وجود می آید(ریو، 2005).

2-2-1-9 خودکارآمدی و سبک های تفکر:     

مفهوم خود- کارآمدی در مرکز نظریه شناخت اجتماعی آلبرت بندورا، روان شناس معروف، قرار دارد که به باورها یا قضاوت های فرد به توانایی های خود در انجام وظایف و مسئولیت ها اشاره دارد. بندورا (1986 و 1997)، بر این باور بود که خودکارآمدی یکی از مهم ترین عوامل تنظیم رفتار انسان است. قضاوت های ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیشتر از کیفیت و ویژگی های خود  موقعیت فشارها را به وجود می آورند. افراد با خودکارآمدی کم، تفکرات بد بینانه درباره ی توانایی های خود دارند، بنابراین، این افراد در هر موقعیتی که بر اساس نظر آن ها از توانایی هایشان فراتر باشد، دوری می کنند. در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالش هایی که می توانند بر آن ها مسلط شوند، در نظر می گیرند. آن ها تکالیف چالش انگیز را انتخاب می کنند، سریعتر حس خودکارآمدی شان بهبود می یابد و در صورت وجود مشکلات، تلاششان حفظ می شود(کارادیماس و کالانتزی،2004).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سبک های تفکر در افراد از اهمیتی ویژه برخوردار است، ولی متاسفانه به دلیل ناشناخته ماندن و ناآگاهی از مفهوم سبک های تفکر، این سبک ها بسیار کمتر از آنچه استحقاقش بوده، مورد توجه قرار گرفته است و بیشتر به عملکرد افراد اهمیت داده شده است (استرنبرگ،1997).

- Bandura

- Karademas& Kalantzi

-Sternberg

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...