حل مساله و کاربرد آن

همه افراد به طور مداوم با مسایل مختلف و تصمیم گیری در مورد چگونگی آنها روبرو هستند. (پوپ، مک هال  ،1988.ترجمه .تجلی ،1373) به لحاظ اهمیت پیچیده تغییر یابنده جوامع کنونی بروز مشکلات و مسایل ریز و درشت فزونی یافته است. بیشتر اوقات فرایند حل مسایل روزمره به قدری خودکار انجام می گیرد که افراد از چگونگی انجام دقیق آنها مطلع نمی شوند. با وجود این باید به این نکته توجه کرد که بدون توانایی شناسایی مشکلات و رسیدن به راه حل های قابل اجراء زندگی روزمره مردم از هم پاشیده خواهد شد. حل مساله در برگیرنده حوزه های عاطفی، شناختی و رفتاری است . افرادی که از توانایی حل مساله بیشتری برخوردارند بهتر می توانند با انواع استرس و مشکلات زندگی مقابله کنند .(پوپ، مک هال ،1988.ترجمه .تجلی ،1373)

حل مساله فرایند رفتاری شناختی آشکاری است که :

1 – پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت دشوار را فراهم می سازد .

2 – احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بین پاسخ های متعدد افزایش می دهد .

افرادی که از توان حل مساله بالایی برخوردارند احتمال زیادی دارد که در مقابله موثر با طیف وسیعی از موقعیت ها موفق باشند.( دیسون ،گلد فرید ، 1976.ترجمه .احمدی علون آبادی،1371 ) .

جهت گیری فرد نسبت به موفقیت تاثیر قاطعی بر نحوه پاسخ او دارد. جهت گیری که رفتار مستقل حل مساله را ترغیب می کند شامل آمادگی یا نگرش فرد به این فرض است که موقعیت های مشکل بخشی از زندگی معمول است و لذا می توان از عهده آن برآمد. همینطور هرگاه موقعیت مشکل زا روی دهد می توان آنها را مشخص کرد ومانع ازگرایش بلافاصل پاسخ به نخستین تکانش شد.

توقع فرد از توانایی اش در کنترل محیط تا حد زیادی موفقیت او را در کوشش برای مواجهه با مشکلات به وجود آمده افزایش می دهد( دزوریلا و شیدی ، 1992 ) .

 

2-11  کاربردهای حل مساله

مفهوم حل مساله توسط دزوریلا و نزو (1982) چنین تعریف شده است: فرآیندشناختی - رفتاری خود رهنمون که فرد بااستفاده ازآن تلاش می کند راه حل های مقابله موثر یا انطباقی با مشکلات روزمره رابیابد. برطبق این دیدگاه حل مساله یک فرایند مقابله هشیار،عقلانی، پرتلاش و هدفمند است که می تواند توان فرد را برای درگیری مؤثر با طیف وسیعی از موقعیت های فشارزا بالا ببرد( دزوریلا و چانگ، 2004 ).

براساس تعریف های موجود می توان نتیجه گرفت که سازه وسیع مقابله فعالیت های حل مساله را در بر می گیرد، ولی هر مقابله ای حل مساله نیست. شاید بعضی فعالیت های مقابله ای بطور معناداری با فعالیت های حل مساله همپوشی دارند، از سوی دیگر ممکن است روابط علی با حل مساله داشته باشند و شاید بعضی دیگر نیز مستقل از حل مساله باشند ( دی زوریلا و شیدی، 1992 ) .

توانایی حل مساله با شیوه مقابله درگیر با مساله انطباقی ارتباط می یابد. حل مساله ناکارآمد نیز با راهبرد های مقابله ای غیر انطباقی ارتباط دارند ( واتسون و تارپ، 1997 ) .

 

2-12 فرایند 5 مرحله ای نزو

نزو ( 1987 ) یک فرایند 5 مرحله ای را پیشنهاد می کند که اگر به نحو سود مندی بکار گرفته شود فرد را نسبت به فشارزاهای بیرونی مقاوم و در برابر مشکلات کمتر آسیب پذیر می سازد.

الف) جهت یابی مشکل دانستن اینکه مشکل وجود دارد .

ب) ایجاد راه حل های متنوع

ج) تعریف و ضابطه بندی مشکل

د) تصمیم گیری

ه) اجرای راه حل و تایید آن: انجام راه حل انتخاب شده، نظارت و ارزیابی موفقیت آن وتقویت خود برای موفقیت ها

Pop, Makhal

Goldfrid&Davison

Dzurilla&Sheedy

Self-directed

.effort full

Maladeptive

.Problem orientation

Generation of alfernative solutions

Problem definition and formulation

Decision making

Solution implenenotion& virifi catio

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...