|
|
“
عقد مقتضای دیگر دارد که آن را مقتضای اطلاق عقد گویند. ملا احمد نراقی تعریفی از مقتضای اطلاق عقد دارند که مضمون آن بدین شرح است که هر امری که شارع آن را بر عقد از جهت این که عقد است مترتب نموده و آن را اقتضاءکننده عقد قرار دادهاست، هرچند که بدون جعل شارع امکان تحقق آن اقتضاء هم وجود دارد؛ مثل آن که بر نکاح و ازدواج دائم شرط نفقه جعل نموده است.[۲۲۲]
استاد امامی[۲۲۳] نیز از اقتضای اطلاق عقد تعریفی دارند تحت این مضمون، که آن امری است که هرگاه عقد به طور مطلق، یعنی بدون قید و شرط واقع شود، عقد اقتضای آن امر را می کند به گونهای که طرفین میتوانند با درج شرط و قید در عقد، اقتضای مذبور را تغییر دهند. بنابرین مقتضای اطلاق یا اثر اطلاق عقد، اثری است که از ماهیت عقد ناشی نمیشود و لازم آن نیست بلکه هرگاه معامله به طور مطلق تشکیل شود، اثر مذبور تحقق خواهد یافت. این اثر چون با ذات عقد ملازمه ندارد میتوان با شرط درج خلاف از تولید و بروز آن جلوگیری کرد، در این صورت لطمه ای بر ماهیت معامله وارد نمیشود، به همین جهت درج آن ضمن عقد صحیح است.[۲۲۴] حاصل و نتیجه دو تعریف حکایت از آن دارد که شرط مخالف اطلاق عقد برخلاف شرط مخالف اقتضای ذات عقد صحیح میباشد چنان چه ماده ۲۸۰ ق.م. نیز ناظر بر این مطلب است. در ماده فوق میخوانیم: «انجام تعهد باید در محلی که عقد واقع شده به عمل آید مگر این که بین متعاملین قرارداد مخصوصی باشد یا عرف و عادت ترتیب دیگری اقتضاء نماید».


عقود از حیث اقتضاء یکسان نیستند و هر کدام متناسب با خود دارای اقتضای خاص میباشند ولی برای شناختن این اقتضای خاص، معیارهای متفاوتی ارائه شدهاست. بدین ترتیب که برخی از فقهاء[۲۲۵] و حقوق دانان[۲۲۶] معیار شناسایی مقتضای عقد را عرف دانسته اند و با معیار عرف باید موضوع و اثر اساسی عقد تعیین شود. برخی دیگر[۲۲۷] قانون را به عنوان معیار شناختن مقتضای عقدپذیرفتهاند، بدین ترتیب که هر شرط مخالف شرع، با مقتضای عقد نیز مخالف است و بالاخره این که گروه دیگر[۲۲۸] قصد مشترک و مضمون عقد و آثار مستقیم انشاء را معیار مقتضای عقد دانسته اند که میرزای نائینی[۲۲۹] از پیشگامان این نظر میباشد.
حال برای به دست آوردن ضابطه کلی باید دانست که منشا هر عقدی چیست؟ منشئات عقد دوگونه است: گاه منشئات عقد را اولاً و بالذّات عاقد ایجاد میکند و عقد با دلالت مطابقی بر آن دلالت میکند مثل تملیک اعیان در بیع و یا تملیک منافع در بحث اجاره که اقتضای عقد است و گاه منشئات به تبع و در ضمن ایجاد میشود به گونهای که از مدلولهای التزامی عقد است نه مدلول مطابقی آن؛ مثل اینکه در معامله باید عوض نقد بلد باشد نه مال شهر و سرزمینی دیگر.[۲۳۰] حال اگر شرط منافی با نوع اول باشد؛ همچون شرط معامله بدون عوض و یا اجاره بدون اجرت، چنین شرطی باطل میباشند چرا که حقیقت بیع چیزی جز مبادله اعیان یا اموال نیست و یا حقیقت اجاره نیز چیزی جز مبادله منافع یا اموال نیست و شرط منافی با مفاد عقد میباشد.[۲۳۱]
اما اگر شرط منافی نوع دوم باشد، خود دو شقّ دارد؛ چنانچه مرجع شرط برگشت به منع همه آثار از مفاد عقد داشته باشد و یا به عبارت دیگر در تعارض با همه و یا بیشتر اجزای مقتضای عقد باشد و آثار مهم آن را نفی کند، به گونهای که موضوع عقد تحقق پیدا نکند،[۲۳۲] مسلماًً چنین شروطی باطل است و برگشت به همان شرط نوع اول میکند؛ مانند شخصی که برای فرار از مالیات، بیش از ثلث دارایی خود را به بیگانه ای وصیت کند و بر او شرط کند که حق انتفاع از ملک، فروش و یا انتقال آن را به غیر ندارد. مسلماًً در این فرض همه آثار ملکیت که به واسطه ی عقد بیع ایجاد میشود به واسطه شرط نفی شدهاست و یا آن که زنی که مایل است به تبعیت ایران درآید و برای این منظور با مردی ایرانی ازدواج میکند، در عقد نکاح شرط میکند که شوهر حق هیچ گونه رابطه جنسی و یا حتی حق سکونت با او را ندارد، در این فرض نیز شرط، آثار زوجیت در نکاح را نفی میکند و منافات با همه اجزاء مقتضای ذات عقد دارد، لذا باطل میشود. لکن اگر شرط، صرفاً با یکی از اجزای مقتضای عقد منافات داشته باشد؛ مثل این که ثمن مؤجل باشد و یا صرف شرط عدم وطی در نکاح و یا امثال اینگونه شروط، چون اطلاقی ندارد تا شرط خلاف آن منافی مقتضای عقد باشد، لذا این شروط باطل نمیباشند.[۲۳۳]
اما هرگاه تردید کنیم که آیا اثر مورد نظر از آثار ذات عقد است یا از آثار اطلاق آن، باید بگوییم آن اثر مقتضای اطلاق عقد است. این مطلب مقتضای اصول متعدد از جمله اصل آزادی قراردادها، اصل حاکمیت اراده، کلیات و عمومات فقهی مثل «اوفوا بالعقود» است و هرجا شک کنیم که آیا شرطی لازمالوفاست یا نه، عمومات حکم میکند که به شرط عمل کنیم و اگر شک کنیم که آیا مبطل عقد است یا نه و نیز اگر شک کنیم که آیا اثری که شرط خلاف آن در عقد درج شده از آثار ذات عقد (به گونهای که از عقد جدانشدنی باشد) است یا از آثار اطلاق عقد، اصل عدم حکم میکند که عقد ذاتاً وابسته به آن اثر نیست مگر این که دلیل خاصی وجود داشته باشد.[۲۳۴]
در موردی که یکی از طرفین عقد نسبت به بعضی از آثار اطلاق عقد بیخبر است، به علت عدم ارتباط آن با اثر ذات عقد، جهل مذبور موجب مجهول شدن ماهیت عقد مقصود نمیشود و خدشهای بر تاثیر قصد انشاء وارد نمیسازد اما میتواند رضای طرف جاهل را معیوب سازد؛ زیرا فرض این است که شخص مذکور در سنجش آثار عقد نسبت به خود، اثر مورد بحث اطلاق عقد را در نظر نیاوردهاست مگر این که اثر مذبور به سود طرف جاهل باشد، اما جهل طرفین به شرط خلاف مقتضای ذات عقد و درج آن ضمن معامله، عقد را باطل میکند.[۲۳۵]
“
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 02:56:00 ب.ظ ]
|
|
“
که در این رابطه θ به صورت زیر تعریف می شود:

در رابطه مذبور اگر باشد، در این صورت تخمین مدل با بهره گرفتن از روش اثر تصادفی به تخمین با روش اثر ثابت تبدیل می شود و اگر باشد، تخمین مدل با روش اثر تصادفی به تخمین با بهره گرفتن از مدل داده های تلفیق شده و برآورد حداقل مربعات معمولی تبدیل می شود(اشرفزاده و مهرگان، ۱۳۸۷).
۳-۱۰-۳- آزمونهای تشخیص در داده های ترکیبی
برای تعیین مدل مورد استفاده در داده های ترکیبی از آزمونهای مختلفی به این شرح استفاده می شود (اشرفزاده و مهرگان، ۱۳۸۷) :

۳-۱۰-۳-۱ آزمون چاو
آزمون چاو[۱۰۰] برای تعیین به کارگیری مدل اثرات ثابت در مقابل تلفیق کل داده ها (مدل یکپارچه شده) انجام می شود. فرضیات این آزمون به صورت زیر است:
H0: Pooled Model
H1: Fixed Effect Model
فرضیه اول بر اساس مقادیر مقید و فرضیه مقابل آن بر اساس مقادیر غیر مقید است. آمارهی آزمون چاو بر اساس مجموع مربعات خطای مدل مقید و مدل غیر مقید به صورت زیر است:
این آماره دارای توزیعF با درجه آزادی N-1 و NT-N-K است. اگر ارزش آماره F مقید از ارزش آماره F جدول کمتر باشد، در سطح معنی داری تعیین شده، فرضیه H0 رد می شود و اثر معنیداری برای مقاطع وجود خواهد داشت. بنابرین، مدل اثر ثابت انتخاب می شود، در غیر این صورت از مدل داده های تلفیق شده استفاده می شود (اشرفزاده و مهرگان، ۱۳۸۷).
۳-۱۰-۳-۲ آزمون هاسمن
آزمون هاسمن[۱۰۱] برای تعیین استفاده از مدل اثر ثابت در مقابل اثر تصادفی انجام می شود. آزمون هاسمن بر پایه وجود یا عدم وجود ارتباط بین خطای رگرسیون تخمین زده شده و متغیرهای مستقل مدل شکل گرفته است. اگر چنین ارتباطی وجود داشته باشد، مدل اثر ثابت و اگر این ارتباط وجود نداشته باشد، مدل
-
- Malmendir,U.&Tate ↑
-
- Lin, Y.-H., Hu, S.-Y., & Chen, M.-S. ↑
-
- Sanjay,M ↑
-
- Presli, D., & Aboot ↑
-
- Gonzales &Vidla longa ↑
-
- Gonzales &Vidla longa ↑
-
- Keras & Xiao ↑
-
- Confirm the nature of the problem ↑
-
- Admission of error and fault ↑
-
- Free communication ↑
-
- Corporate governance ↑
-
- Compliance with norms ↑
-
- Wu, B ↑
-
- Wu, B ↑
-
- Kiss, P., Roan, R. & Black, A. ↑
-
- fiduciary ↑
-
- care ↑
-
- loyalty ↑
-
- Van Der Walt, N. & Ingley, C ↑
-
- Chouchene, I ↑
-
- Marlin, D. & Geiger, S.W ↑
-
- Bergmann, B. &Holt, S ↑
-
- Rashid, A., Lodh, S., De Zoysa, A. & Rudkin, K ↑
-
- Chiang, H.T. & Lin, M.C ↑
-
- Kiel, G.C. & Nicholson, G.J ↑
-
- Chizema, A. & Kim, J ↑
-
- Ning, Y., Davidson, W.N. & Zhong, K ↑
-
- Sheu, D.F. &Lin, H.S ↑
-
- Chizema, A. & Kim, J ↑
-
- Kang, H., Cheng, M. & Gray, S.J ↑
-
- Ning, Y., Davidson, W.N. & Zhong, K ↑
-
- Vidbe, A. R ↑
-
- Li, J. & Harrison, J.R ↑
-
- Hofstede,G ↑
-
- Hyland, K.K. & Marcellino, P.A ↑
-
- Kang, H., Cheng, M. & Gray, S.J ↑
-
- Hyland, K.K. & Marcellino, P.A ↑
-
- Markarian, G. & Parbonetti, A ↑
-
- Cheng, S., Evans, J.H. & Nagarajan, N.J ↑
-
- Hermalin, B.E. & Weisbach, M ↑
-
- Voordeckers, W., Van Gils, A. & Van den Heuvel, J ↑
-
- Jaskiewicz, P. & Klein, S ↑
-
- Cashen, L.H ↑
-
- Marlin, D. & Geiger, S.W ↑
-
- Zahra, S.A. & Pearce, J.A ↑
-
- Daily, C., Dalton, D. & Cannella, A ↑
-
- Goodstein, J., Gautam, K. & Boeker, W ↑
-
- Ruigrok, W., Peck, S.I. & Keller, H ↑
-
- Brunninge, O., Nordqvist, M. & Wiklund, J ↑
-
- Bilimoria, D ↑
-
- Fich, E.M. & Shivdasani, A ↑
-
- Jensen, M.C ↑
-
- Hillman, A.J. & Dalziel, T ↑
-
- Ahmed, K., Hossain, M. & Adams, M.B ↑
-
- Chen, C.J.P. & Jaggi, B ↑
-
- Mace, M ↑
-
- Carpenter, M.A. & Westphal, J.D ↑
-
- Chen, C.W ↑
-
- Singh, V. & Vinnicombe. S ↑
-
- Guest, P.M ↑
-
- Dalton, D.R., Daily, C.M., Johnson, J.L. & Ellstrand, A.E ↑
-
- Dey, D.K. & Chauhan, Y.K ↑
-
- Hambrick, D.C. & Jackson, E.M ↑
-
- Donaldson, L. & Davis, J.H ↑
-
- Pietra, R.D., Grambovas, C.A., Raonic, I. & Riccaboni, A ↑
-
- Fich, E.M. & Shivdasani ↑
-
- Elstad. B & Ladegard. G ↑
-
- Scott, w.r ↑
-
- در رابطه با بیش اعتمادی مدیریت شواهد روانشناسی بیانگر این است که افراد تمایل دارند بیش از حد اطمینان داشته باشند وبر پایه اطلاعاتی را که خودشان جمع آوری میکنند دیدگاه اغراق آمیز دارند.(برای مثال به بحث آودین۱۹۹۸ مراجعه کنید)(ویلیام اسکات،۲۰۰۳) ↑
-
- Sanjay,M ↑
-
- Presli, D., & Aboot, Shin ↑
-
- Baron et al ↑
-
- Everez et al ↑
-
- Grifin,Z,J ↑
-
- Palmores at el ↑
-
- Dezaei at el ↑
-
- Terner, G., & Veirish, J ↑
-
- Zignfas, Evan, & Jankov, Ljubinko ↑
-
- Firet,M,D ↑
-
- Stenly, J. and Dizort, S ↑
-
- Graham et al ↑
-
- Barnio G, Kav B ↑
-
- Lang, W. L., Jang, R ↑
-
- Ganplos, W. L ↑
-
- Lee et al ↑
-
- Bares et al ↑
-
- – Time Series Data ↑
“
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
“
کوه بانهراز در ناحیه چرداول، در ۲۸ کیلومتری شمالشرقی شهرستان ایلام واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۸۲۰ متر است. این کوه از جنوب به کوه بهارآب متصل می شود و دامنههای غربی آن به دره رودخانه چنارچ منتهی می شود.

۲-۸-۳-۱۷- کلک
کوه کلک در ۴۳ کیلومتری شمال شرقی مهران واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۸۲۰ متر است. رودخانههای پیرمحمد و کل کلا از این کوه سرچشمه می گیرند.
۲-۸-۳-۱۸- سایر کوههای استان ایلام برحسب شهرستانها
شهرستان ایلام: کوههای الله خدا، بایه، تالوار، جمالگیر، چیق باباخان، چکبوره، سفید، سم خر، کته پیفک، ملدشاده، گنو، و…
شهرستان دره شهر: کوههای بنهر، دروند، راوندی، سرگچ، سرگچ کوه، مرزو، هفت کلک و …
شهرستان دهلران: کوههای باریک آب، برک کروی، بته انش، پشته گلاب، تپه علی کشت، خرگهی، دالپری، تنیلا، کلاوندی، کلویز، کولونرمه، گوتبه، ممله و…
شهرستان مهران: کوههای بلواند، بلیجان، چقال زرد سیاه کوه، زالوآب، چنچر، سرخ، سه کورند، سیاه، سیاه اردلان، یک شبه و…
۲-۸-۴- دریاچهها
دریاچه دوقلوی سیاه گاو آبدانان: دریاچه دوگانه سیاه گاو در فاصله ۸ کیلومتری سراب باغ آبدانان واقع شده است. اطراف این دریاچه را دشتها و کوههای نسبتاً مرتفع فرا گرفته است. جلوههای بهاری و پاییزی این دریاچه جذاب و دیدنی است. گلزارهای حاشیه دریاچه و پرندگان وحشی آب، گردشگاه جالب توجهی را به وجود آوردهاند.
۲-۸-۴-۱- دریاچه سد ایلام
سد ایلام که در سالهای اخیر با هدف اصلی تأمین اب شرب شهر ایلام به بهره برداری رسیده است در کلیه فصول سال به خصوص بهار و تابستان مملو از جمعیتی است که به قصد کذراندن اوقات فراغت خود این محل زیبا را انتخاب میکنند.
با وجود اینکه هیج کونه امکانات و یا خدماتی در حاشیه سد انجام نمیگیرد ولی این امر مانع از هجوم مردم به این منطقه نشده.
۲-۸-۵- چشمهها
از دیگر منابع طبیعی کردشکری استان ایلام چشمهها هستند که معمولاً در دامنه ارتفاعات جریان دارند. با توجه به شرایط طبیعی تعداد چشمهها در مناطق کوهستانی زیادتر و در نواحی جلگهای کمتر است. ولی از تعداد واقعی چشمهها آماری در دست نیست. معمولاً از آب چشمه به عنوان آب زراعی استفاده می شود و چنانچه آب چشمه زیاد باشد، چشمه به طور مستقیم به باغها، و مزارع هدایت می شود بعضی از چشمهها معمولاً به وسیله آبراهه هایی که در مجموع رودهای کوچکی را تشکیل می دهند و در اصطلاح محلی به آنها ” گلال ” گفته می شود، به منظور آبیاری کشتزارها به سوی روستاها هدایت میشوند.
مهمترین چشمههای استان با قابلیت جذب حداقل جمعیت به قرار زیر میباشند:
۲-۸-۵-۱- چشمه آبگرم دهلران
در فاصله ۳ کیلومتری شهر دهلران چشمه آب گرمی با خواص گوگردی قرار گرفته که از اهمیت ویژهای برخوردار است. در چند سال گذشته هم با تجهیز آن و سرو سامان گرفتن این آبگرم در جذب گردش هر چند اندک اقداماتی مثبت انجام گرفته است.
۲-۸-۵-۲- چشمه آبگرم چمن بولی
مسافران غربیترین نقطه کشور هم با طی مسیری جادهای، از شهر ایلام به آبگرم بولی خواهند رسید. عبور از شهرهای ایلام- صالح آباد- بولی و طی مسافتی ۳۵ کیلومتری با چشم اندازهای اکوتوریستی و نیزارهای طبیعی، شما را به آبگرم رهنمون خواهد کرد. در مقصد هم، با جاذبههای فرهنگی- طبیعی، تپه تاریخی سرنی، تخت خان، چمرگاه، پاقل، چم ژیه، تپه اگرواش، تنگ بیجار، جنگل بلوط، مواجه خواهید شد.
۲-۸-۵-۳- چشمه میمه زرین آباد
در مجاور قلعه باستانی شیاخ در بخش زرین آباد آثاری از قناتیابه زبان محلی،کاریز وجود دارد که تا چند سال پیش آب در آنها براحتی جریان داشت و هم اکنون هم وجود دارد که این کاریزها جهت انتقال آب به درختان مورت مثمر و زمینهای پایینتر هدایت میشده و تا کنون هیچ گونه توجهی به این آثار باستانی و نیاکان این خطه نشده، لذا با اندکی همت و نصب یک تابلو میتوان به شمار بازدیدکنندگان وگردشگران بهاری افزود.
۲-۸-۵-۴- چشمه کلم
چشمه زلال کلم از شمال کبیرکوه سرچشمه می گیرد و یک چشمه چهار فصل میباشد که چندین مرکز پرورش ماهی در اطراف این چشمه احداث شده است و در اطراف این چشمه، باغات انبوه و گستردهای وجود دارد که مناظر بسیار چشمنواز و زیبایی ایجاد کرده اند. این باغها در فصول بهار و تابستان فضاهای بسیار دنج و آرامی، برای استراحت و اتراق گردشگران و علاقمندان به طبیعت فراهم می آورند.

۲-۸-۵-۵- چشمه سیکان
چشمه سیکان در ۱۳۰ کیلومتری جنوب خاوری شهر ایلام قرار دارد که بر روی آن یک سد احداث شده که از نوع سنگ ریزه ای و ۷۰ متر از بستر خود بلندی دارد. هدف از ساخت این سد ذخیره سازی جریانهای سطحی، آب چشمههای موجود و نیز مهار سیلابهای رودخانه سیکان است.
۲-۸-۵-۶- دیگر چشمههای استان
از دیگر چشمههای استان ایلام میتوان به چشمه قیر دهلران اشاره کرد که به علت عبور از سنگهای حاوی مواد آلی آب آن آغشته به قیر است و چشمه همان طور که از اسمش بر می آید چشمهای از قیر طبیعی است.
همچنین در حاشیه رودخانه چنگوله در شهرستان مهران چشمه آب گرم چنگوله، در کناره راست رود کنجانچم نیز چشمه آبگرم کنجانچم، در ساحل سمت راست رود خانه تلخاب آبگرم تنگ حمام بولی با دمای تقریبی ۴۰ درجه سانتیگراد قرار دارند.
۲-۸-۶- دشتها
در این استان دشتهای کم وسعتی وجود دارند که مهمترین آنها دشتهای ایلام، شیروان چرداول و هلیلان است. در این مناطق به علت دسترسی به آبهای سطحی، شهرکهای آبادیهایی با تراکم بالای جمعیت وجود دارد. دشتهای دیگر منطقه عبارتاند از: صالح آباد، مهران، محسنآباد، نصیریان، دهلران، موسیان و دشت عباس که از نوع دشتهای آبرفتی و رسوبی کنار رودخانه هستند. اغلب این دشتها، خاک رسی با ضخامت زیاد دارند.
در هر فصل دشتهای استان با توجه به موقعیت جغرافیایی آن دارای مناظر دل انگیزی میشوند به خصوص دشتهای واقع در مناطق گرمسیری استان که در اواخر زمستان و اوایل بهار با طبیعت بسیار دیدنی خود جذاب جمعیت بسیاری است.
۲-۸-۷- تالابها
۲-۸-۷-۱- تالاب سیاب دریوش
این تالاب در جنوبغربی بخش ملکشاهی واقع شده است. مساحت آن در حدود چهار (۴) هکتار و ارتفاع آن ۲۷۴۰ متر از سطح دریاهای آزاد میباشد. حداقل درجه حرارت در این تالاب ۱۴ درجه سانتیگراد و متوسط بارندگی سالیانه آن بیش از ۶۰۰ میلیمتر است. تالاب فوقالذکر دارای آب دایمی و شکل آن دایرهای میباشد. به دلیل قرار گیری در ناحیه کوهستانی جزو منطقه سردسیری و ییلاقی استان محسوب می شود.
۲-۸-۷-۲- تالاب زمزم
تالاب زمزم در ۷۴ کیلومتری شرق شهر ایلام واقع گردیده است. مساحت آن در حدود یک هکتار و ارتفاع آن ازسطح دریاهای آزاد ۶۷۵ متر است. آب آن به صورت چشمه بوده و دارای آب دایمی است. پوشش گیاه اطراف آن چشم انداز زیبایی را به وجود آورده و زیستگاه بسیار مناسبی برای حیات وحش فراهم نموده است.
۲-۸-۷-۳- تالاب چکر
“
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
“
الف) اجتماعی نمودن (پنهان به پنهان): انتقال دانش نامشهود یک فرد به فرد دیگر، نحوه رفع مشکل برنامه طراحی به صورت غیر معمول. برای انجام مؤثر این فرایند باید میان افراد، فرهنگ مشترک و توانایی کار گروهی ایجاد شود که با بهره گرفتن از نظریه های اجتماعی و همکاری میسر می شود. نشست گروهی که تجربیات را توضیح داده، درباره آن بحث می کند، فعالیتی است عادی، که در آن اشتراک دانش پنهان میتواند رخ دهد(مرویک[۵۶]،۲۰۰۱).


ب) خارجی کردن(بیرونی سازی)(نهان به آشکار): تبدیل دانش نامشهود به دانش مشهود. در این حالت فرد میتواند، دانش خود را در قالب مطالب منظم (سمینار،کارگاه آموزشی) به دیگران ارائه دهد. گفتگوهای میان یک گروه، در پاسخ به پرسشها یا برداشت از رخدادها، از جمله فعالیتهای معمولی هستند که این نوع از تبدیل در آن ها رخ می دهد.
ج) پیوند و اتصال برقرار کردن (آشکار به آشکار): در این مرحله، حرکت، از دانش آشکارفردی، به سمت دانش آشکار گروهی و ذخیره سازی آن صورت میپذیرد و با توجه به استفاده از دانش موجود، امکان حل مسائل از طریق گروه فراهم شده، به دنبال آن دانش، توسعه مییابد.
د) درونی سازی(آشکار به نهان): در این مرحله دانش اشکار به دست آمده در سازمان، نهادینه می شود. همچنین گذراندن این مرحله برای افراد، آفرینش دانش ضمنی جدید شخصی را نیز در پی دارد(کسب دانش پنهان جدید از دانش آشکار موجود).
گذراندن مراحل چهارگانه بالا، باید به صورت پیاپی و حرکت حلزونی شکل، ادامه یابد، تا به این وسیله، هر مرحلهای، کامل کننده مرحله پیش از خود باشد و ضمن نهادینه شدن دانش در سازمان، باعث تولید و خلق دانشهای جدید نیز شود.
نکته مهم دیگر آن است، که هنگامیکه افراد در این فرآیندها شرکت می کنند، آموزش سازمانی نیز رخ می دهد، زیرا در این مشارکت، دانش افراد با دیگران، به اشتراک گذارده می شود، توضیح داده می شود، برای دیگران قابل دسترسی می شود و همچنین خلق و تولید دانش جدید از طریق این فرآیندها رخ می دهد.
شکل (۲-۳): نمایی از فرایند تبدیل دانش (افرازه، ۱۳۸۱)
شکل (۲-۴): تبدیل دانش بین شکلهای نهان و آشکار آن
نهان به آشکار (بیرونی سازی )
متنند گفتگوی درون گروه،پاسخ به پرسشها
آشکار به نهان (درونی سازی)
مانند آموختن از طریق خواندن /شنیدن گزارش
آشکار به نهان (درونی سازی)
مانند آموختن از طریق خواندن /شنیدن گزارش
آشکار به آشکار (ترکیب)
مانند ارسال گزارش از طریق پست الکترونیکی
البته باید توجه داشت که این فرآیندها در ترکیبات مختلف و در موقعیتهای کاری ما بین افرادی که با یکدیگر مشغول به کارند، به وقوع میپیوندد. خلق دانش، نتیجه تاثیر متقابل افراد و دانش آشکار و پنهان است، به واسطه تعامل فرد با دیگران، دانش نهان، برون سازی شده به اشتراک گذارده می شود، همچنین افراد در این فرایندها از راه مدیریت دانش با به دست آوردن بینش و تجربه سازمانی خود یا توسط کارکنان دیگر، دانش را خلق، منتشر و درونی می کنند. از آنجا که همه فرایندهای این مدل مهماند، بنابرین لازم است آن ها را در مدیریت دانش به صورت یکپارچه مورد توجه قرار داده با اندیشیدن تدابیر و برنامه ریزیهای لازم و نیز با عنایت به موقعیت سازمان مورد نظر، توازن بین این فرایندها را برقرار کرد(هانسن[۵۷]،۱۹۹۹).
۲-۸-اشتراک دانش
تسهیم دانش یکی از شش فرایند اصلی مدیریت دانش است. تسهیم دانش عبارت است از یک مجموعه رفتارهایی است که تبادل اطلاعات یا کمک به دیگران را منجر می شود.ادراک تسهیم دانش عبارت است از یک نیروی قطعی و مثبت در ایجاد نوآوری سازمانها(کوننلی و کولووی[۵۸]،۲۰۰۲ ).
تبدیل دانش، به مسئله مدیریت دانش ضمنی به درون پایگاه دانش سازمانی می پردازد که در آنجا میتوان آن را تحت مدیریت و مشارکت قرار داد. در غیراین صورت، این دانش کاملاً شخصی باقی میماند و انتقال آن بسیار دشوار خواهد بود. بدون سازوکاری جهت تسخیر و تبدیل این دانش ضمنی به دانش ملموس و مشخص«یا دانش کانونی»، قسمت اعظمی از سرمایه دانش سازمانی هر روز بدون مصرف باقی میماند(عباسی، ۱۳۸۳،ص۸۹).
دانش، دانش میآفریند. همان فرآیندهایی که به کارگرفته می شود تا دانش خلق، منتقل و به کار گرفته شود، خود منتج به دانش جدیدی می شود. کاربر دانش را از پایگاههای اطلاعاتی مشکل راهحل به کار می گیرد تا مشکل مشابهی را که کمی با آن تفاوت دارد، حل کند. این راهحل موفق (که البته مستندسازی و ذخیره شده است) اکنون پایه دانش سازمانی را گسترش می دهد. به همین ترتیب، ایدههایی را میتوان در جلسات بحث و تبادل نظر مطرح کرد. تا ایدههای جدید منتشر شود، ایدههایی که برخی از آن ها بینشهای جدید و با ارزشی ارائه می دهد که به دانش سازمان میافزاید(عباسی، ۱۳۸۳،ص۸۹).
با ورود به عصر اطلاعات و ظهور شرکتهایی که تنها داراییهای آن ها از جنس دانش است، دانشمندان اقتصاد با وضع جدیدی روبرو شدند؛ بدین معنا که تولید و درآمدزایی در این گونه شرکتها تنها به واسطه «دانش سازمانی اعم از دانش افراد و مجموعه کلی شرکت» صورت میپذیرد. امروزه، دانش سازمانی به عنوان یک منبع ناملموس بسیار ارزشمند برای کسب برتری رقابتی شناخته شده است و سازمانها به مدیریت چنین دارایی نامحسوسی جهت به دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی سازمانی توجه بسیاری داشتهاند(هانسن[۵۹]،۱۹۹۹).
در بسیاری از نظریه های سازمانی به اهمیت مدیریت دانش اشاره شده است و یکی از عوامل کلیدی و مهم در مدیریت دانش، توانایی سازمانها در انتقال و به اشتراک گذاری دانش شناخته شده است.شیوه های اشتراک دانش و یادگیری میان کارکنان فرایند مدیریت دانش را تسهیل می کند. بدون اشتراک دانش، نمیتوان به گونهای مؤثر مدیریت دانش سازمانی را انجام داد و سازمان کم کم برتری رقابتی خویش را از دست خواهد داد. اشتراک دانش به عنوان یک عنصر حیاتی و مهم برای سازمانها جهت گسترش خدمات یکپارچه، اشتراک منابع و تلاش در جهت ارتقاء یادگیری سازمانی و خلاقیت و نوآوری مطرح شده است. در تعریفی عام، اشتراک دانش یعنی به اشتراک گذاری اطلاعات مرتبط سازمانی، عقاید و اندیشهها، پیشنهادها و تجربه های کارکنان سازمان با یکدیگر. داونپورت [۶۰](۱۹۹۷) معتقد است اشتراک دانش در میان کارکنان به معنای دسترس پذیر کردن دانش برای دیگران در سازمان است. این امر، فرایندی است که از آن طریق دانش یک فرد به شکلی که قابل فهم و استفاده برای دیگران است تبدیل می شود.
“
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
“
پیشرفتهای اخیر در نظریه شرطیسازی (مانند مکینتاش[۲۷۸]، ۱۹۸۳؛ رسکورلا[۲۷۹]، ۱۹۸۸) که بر ویژگی اطلاعاتی شرطیسازی تأکید دارد، ممکن است در واقع روشی را برای این نظریه جدید و جامع رضایت بخش درباره ترس و اضطراب به دست دهد (به نقل از راچمن، ۱۹۷۴).


نظریهپردازان تلاش کردند علاوه بر تبیین شکل گیری اضطراب و رفتارهای ناسازگار تداوم آن را روشن سازند. از این میان، تبیین میلر[۲۸۰] (۱۹۹۲) از “تناقض نوروتیک” بسیار سودمند واقع شد. او یک الگوی دو مرحلهای از ترس و اجتناب به وجود آورد و اعلام نمود که رفتار اجتنابی دقیقاً به این دلیل تداوم مییابد که حداقل در کوتاهمدت موفقیت آمیز است. هر رفتار اجتنابی با سایر رفتارهایی که اضطراب را کاهش میدهد، استحکام مییابد، این مدل در زمان مناسب مطرح شد و رفتار درمانگران وجه تببینی آن را به طور کامل به کار گرفتند (محدویت آن در میانه دهه ۱۹۷۰ تا پایان این دهه روشن گردید). روش حساسیتزدایی ولپی با تحقیق پیشرفته پیترلنگ[۲۸۱] (۱۹۶۳، ۱۹۶۸) جایگاه محکمی پیدا نمود. او روشهای آزمایشگاهی مناسبی را به وجود آورد که الگویی را برای صدها آزمایش مهیا می ساخت این آزمایشها اثرات کاهش ترس حساسیتزدایی[۲۸۲] را اعتباریابی کرده و دانش ما را درباره ماهیت ترس گسترش داد (به نقل از کاویانی، ۱۳۸۰).
هانس آیزنک، گذشته از نقش هدایتگرش، هوشمندانه رفتار درمانی را به وضعیت یک شیوه رواندرمانی پیشرو ارتقاء داد و دانش رفتار درمانی به وسیله او اهمیت خود را بازیافت، این اهمیت نه تنها به واسطه نکاتی بود که این شیوه درمانی بیان میکرد، بلکه هم چنان به دلیل مسائلی بود که این شیوه را مورد شک و تردید قرار میداد. در پی انتقاد تند و مشهور او نسبت به روان درمانگران تحلیلی[۲۸۳] (آیزنک، ۱۹۶۳) او به مجادله با پایه نظری روانپویایی[۲۸۴] پرداخت و توانست رفتار درمانی را به عنوان یک جایگزین سازنده مطرح سازد. او به رد نظریهای پرداخت که روان نژندها را ناشی از کشمکشهای جنسی ناخودآگاه میدانست و نشانه های بارز این بیماری را عبارت از دفاعهایی بر ضد ناراحتی[۲۸۵] میدید، که به صورت دیگر میتوانست تجل ناپذیر باشد. او به سبک تحریک کننده و بحثانگیزی ابراز داشت که چنان چه از دست نشانه ها رهایی بیابیم، از بیماری رواننژندی نجات یافتهایم (به نقل از کاویانی، ۱۳۸۰).
در واقع، او مدعی شد که رفتار مختل، در حقیقت علامت چیز دیگری نیست بلکه کل مشکل همان رفتار است. وی ادعا نمود که رفتار روان رنجور آموخته میشود و بنابرین میتوان آن را یادزدایی نمود، به عبارت دیگر، رفتار مختل یک مسئله است و یازدایی این رفتار، حل مسئله، همانند سایر دگرگونیهای اساسی در حیطه اندیشه، بخشی از ایجاد و رشد رفتار درمانی جنبه واکنشی داشت. آیزنک، ولپی و همکاران آن ها در بریتانیا و اسکینر و رفتارگرایان کاربردی در آمریکا، احترام اندکی نسبت به روانکاوی و انگارههای وابسته به این درمان مینهادند. بحث بر سر این بود که روان کاوی و مشتقات آن فاقد پشتیبانی تجربی است و ادعای روانکاوان بیاساس است، انتقادهای دیگر کل این کوشش را بی ربط و در واقع خارج از محدوده علم تلقی میکرد (آیزنک، ۱۹۶۰).

ولپی (۱۹۹۰) و همکاران به شدت تحت تأثیر نوشته های کارل پوپر[۲۸۶] (۱۹۵۹) قرار داشتند و در بیشتر این دوران، دیدگاه پوپر منبعی بر اینکه روانکاوی ابطالناپذیر است و بنابرین خارج از محدوده علم است، پذیرفته و مطرح شد. این نظریه اینک توسط گرانبام[۲۸۷] (۱۹۸۴) مورد بحث است. او میگوید روانکاوی ابطالپذیر و خطاپذیر است، گاهی بیان میشود که نظریه ها محو نمیشوند، بلکه جای خود را به اندیشههای مرجع و توانمندتر میدهند و بسیاری از رفتارگرایان نخستین احساس کردند که به فراهم آوردن یک نظریه جایگزین نیاز دارند. دیگران مستقیماً به این سو کشیده شدند تا شکل برتری از درمان را ارائه نمایند و آن را به اجرا درآورند، اما هنوز به واکنش همراه و با ترس و اجتناب عصبی ادامه میدهد، توجه مستقیم به کاهش اضطراب مناسب میکند. تکنیک حساسیتزدایی تدریجی ابتدا از شخص میخواهد در حالی که به تن آرامی عمیقی پرداخته است، مجموعه موقعیتهای آزارندهای را که درجهبندی شده و به طور فزایندهای اضطرابزاتر مینمایند، به تصور درآورد. برای مثال، شخصی که از صحبت در مجامع عمومی دچار اضطراب بیخود میشود، با همکاری درمانگر، مجموعه موقعیتهایی را مجسم میکند که بازنمایی حساسیت او در مواقعی است که نیازمند سخن گفتن است. در این روش، فرد هر یک از موقعیتها را تحت شرایط تن آرامی و آرامیدگی عضلانی تصور میکند، تا آن جا که بتواند سطوح اضطراب بیشتر و بیشتری را تحمل کند (شاملو، ۱۳۶۷).
شواهد بالینی پل[۲۸۸] (۱۹۶۹) و آزمایش بندورا (۱۹۶۹)، دیویدسون و ویلسون[۲۸۹] (۲۰۰۴) حاکی از آن است که این روش به طور مؤثر موجب کاهش تنشهای غیرواقعی میشود. در مورد کارآمدی حساسیتزدایی تدریجی توضیحات نظری گوناگون وجود دارد، جایگزینی تن آرامی به جای اضطراب (اساساً فرضیه ضد شرطیکردن ولپی)، قرار گرفتن تدریجی بیمار در معرض محرک اضطراب زا (فرضیه به اصطلاح خاموشی ویلسون و دیویسون، ۲۰۰۴)، تقویت حدوث پاسخهایی که به طور فزاینده مطلوبترند، فرضیه کنترل خود گلدفرید[۲۹۰] (۱۹۷۶)، بازنامگذاری شناختی (والیتزوری[۲۹۱]، ۱۹۶۷) و فرضیه “بیشترین خوگیری” ماتیوز[۲۹۲] از جمله آن توضیحات محسوب میشوند. کار درمانگر کاربردی آن است که این روش و اشکال مختلف آن را چنان مورد اجرا گذارد که حتیالامکان همه توضیحات آن را مد نظر قرار دهد. به عبارت دیگر، رفتار درمانگر باید حساسیتزدایی را به گونهای اجرا کند، که احتمال دور شدن از نتایج عملی هر توضیحی را بر تجارب آزمایشی استوار است را به حداقل برساند (به نقل از ماهر، ۱۳۸۶).
شاید مهمترین کار درمانگر در اجرای شیوه حساسیتزدایی تصمیم در مورد مسأله یا موقعیتی است که فرد باید نسبت به آن حساسیتزدایی شود. در این زمینه درمانگر باید مهمترین بعد یا ابعادی را مشخص کند که موجب اضطراب کمتری میشوند، چنین کاری ساده نیست، حتی وقتی یک بُعد و یا وجه اصلی معین شد، هنوز ملاحظات دیگری باید مد نظر قرار گیرد. شخصی را تصور کنید که از گفتگو در مقابل گروه بسیار میترسد، در مورد او انتخاب مطالب باید نشان دهنده حالات چهره و برخی از طرفهای گفتگو یا شنوندگان باشد، در حالی که نباید زمان با شرایط خارج از سالن خیالی را شامل شود، اما به چنین فرضیاتی نباید بسنده کرد. تنها با مشاهده[۲۹۳] و مصاحبه دقیق است که درمانگر ورزیده میتواند در مورد علل بروز ترس تصمیمگیری نماید (به نقل از ماهر، ۱۳۸۶).
“
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|