کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو




 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 



تصویر بالینی از فردی با اختلال اضطراب اجتماعی:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

افرادی با اختلال اضطراب اجتماعی، نوعاً محتاط، کمرو، و در گروه ها ساکت هستند و وقتی که در مرکز توجه می باشند، احساس ناراحتی دارند، آنها همراهی کردن با دیگران را آرزو می کنند، اما از این می ترسند که دیگران آنها را غیر دوست داشتنی، گیج یا ملال آور، درک کنند. بر این اساس آنها از صحبت کردن در جمع، بیان عقاید یا حتی زندگی با همسالان اجتناب می کنند؛ چنانچه اغلب اشتباهاً به عنوان «مغرور» برچسب خورده اند. افراد با اضطراب اجتماعی اعتماد به نفس ندارند و ارتباط با مردم به طور مقتدرانه برایشان سخت است و قادر به صحبت کردن یا عمل کردن در جلو یا حتی گروه های کوچک مردم نیستند. در نافذترین شکل ­_ وقتی این اختلال در کارکرد افراد، در یک دامنۀ وسیع از موقعیت های اجتماعی تداخل ایجاد کند. اصطلاح اختلال اضطراب اجتماعی تعمیم یافته به کار برده شده است. اختلال اضطراب اجتماعی نخست در زندگی و اغلب در کودکی مشاهد می شود (استین، گورمن،2001). تقریباً 50 درصد از افراد با اختلال اضطراب اجتماعی، شروع آنرا قبل از نوجوانی گزارش داده اند و سایرین شروع آنرا در مدت کوتاهی بعد از نوجوانی می دانند (اسکین و همکاران 1992؛ مگی و همکاران،1996؛ کسلر و همکاران،1998؛ به نقل از استین و گورمن،2001). افرادی با این اختلال در خطر آسیب های تحصیلی (وینچن و همکاران،1996؛ به نقل از بیدل و همکاران،2007)، سوء مصرف مواد هستند (کلارک و همکاران،1995، دویت، مک دولد و آفورد؛ به نقل از بیدل و همکاران، 2007) و آنها نه تنها پریشانی اجتماعی بیشتری را تجربه می کنند، بلکه سطوح بالاتری از ملالت، افسردگی، تنهایی، نوروزگرایی ودرون گرایی را تجربه می می کنند و نیز الگوهای معناداری از اجتناب اجتماعی، مهارت های اجتماعی، نقش و شرایط همراه را نشان می دهند (بیدل و همکاران،2007). چنانچه افرادی با این اختلال یک دامنۀ گسترده از ناتوانی های اجتماعی، شغلی و آموزشی را نشان می دهند، پس ممکن است (ایجاد مهمترین انتخاب) را از دست بدهند. برای مثال آنها ابتدا مدرسه را ترک می کنند، و به خاطر ترسشان از صحبت کردن در جلوی افراد شغل هایی را انتخاب می کنند که از تعامل با دیگران اجتناب کنند، اغلب قرار ملاقات نمی گذارند و تعداد زیادی از آنها تنها و جدا زندگی می کنند (استین و گورمن، 2001).

به علاوه محققان دریافتند که افرادی با اضطراب اجتماعی دارای سوءگیری توجهی، سوءگیری حافظه و سوءگیری تفسیر هستند، چنانچه این سوءگیری ها در رشد مشکلات اضطراب اجتماعی و حتی در نگهداری آنها نقش دارند.این افراد در موقعیت های اجتماعی انتظار نتایجی منفی را دارند و نتایج این دیده برایشان پرهزینه است (روتلدلی، هیمبرگ، 2006).

چندین مدل شناختی از اینکه اضطراب اجتماعی ترس از ارزیابی منفی درک شده مشتق می شود، حمایت می کنند (کلارک و ولز ،1995؛ راپی و هیمبرگ، 1997؛ به نقل از کارلتون ، کولیمور[9] ،آموندسون[10]، 2007). افرادی با اضطراب اجتماعی رفتارهای متنوعی را برای اجتناب از ارزیابی منفی انجام می دهند (ولز و همکاران، 1995؛ به نقل از کارلتون، کولیمور، آسموندسون،2007). این افراد سوگیری های قابل توجهی برای کشف تهدیدهای ارزیابی اجتماعی دارند و این حساسیت به تهدید اجتماعی براساس پاسخی خودمختار و ناآشنا ایجاد می شود که توسط محرک های رابط پدیدار می گردد (کارلتون، کولیمور، آسموندسون، 2007). در این افراد، ترس از برچسب خوردن و ارزیابی منفی به عنوان خصیصۀ هسته ای می باشد. افراد با این اختلال فرض می کنند که دیگران به طرز ذاتی انتقادگر هستند و بنابراین احتمال ارزیابی آنها به طور منفی وجود دارد (ویکز[11]، هیمبرگ، رودباق[12]، 2008). راپی و هیمبرگ، پیشنهاد کردند که افراد مضطرب اجتماعی عقیده دارند که انتظار دیگران از آنها برای عمل، معیارهای غیر واقعی بالا در موقعیت های اجتماعی است (ویکز، هیمبرگ، رودباق، 2008). والاس و آلدن[13] نیز گزارش دادند که افراد مضطرب اجتماعی، افرادی اند که علائم اجتماعی مثبت را از طریق نقش های تعامل اجتماعی ساختار یافته نشان دادند و عملکرد اجتماعی آنها  به طور مثبتی ارزیابی شد ولی در نهایت نگران شدند که دیگران، انتظار بیشتری از آنها دارند (ویکز، هیمبرگ، رودباق، 2008).

.Stine

.Gorman,J,M.

.Magi

.Dewit,D.

.Mac Donald,K&Afford,D

.Rothledley,D

.Wells,A.

.Carleton,R,N.

.Collimore,K,c.

.Asmundson.G,J,G.

.Weeks,J,W.

.Rodebaugh,T,L.

.Wallace,S.T. & Alden,L,E.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 02:07:00 ب.ظ ]




اضطراب اجتماعی دارای دو خرده مقیاس زیر می باشد:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

“اجتناب و پریشانی اجتماعی” یعنی دوری گزینی از جمع و کناره گیری از مردم و داشتن احساس منفی در ارتباط های اجتماعی (مشاک، 1385).

“ترس از ارزیابی منفی” ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت یا عملکرد اجتماعی که در آن شخص با افراد ناآشنا مواجه است یا ممکن است موضوع کنجکاوی آنان قرار گیرد (کاپلان و همکاران، 1994؛ ترجمه پورافکاری).

2-4 سبب شناسی:

علل اختلال اضطراب اجتماعی را با توجه به دیدگاه های مختلف می توان مورد بررسی قرار داد

2-4-1 دیدگاه روان پویشی:

در این دیدگاه علت اختلالات اضطرابی به تعرض های درونی و تکانه های ناخوآگاه نسبت داده می شود (آزاد، 1390). در سال 1905، فروید عناصر اصلی نظریه هراس را عنوان کرد. در آن زمان فروید تصور می کرد که هراس، ناشی از سرکوب گری کشاننده های لیبدویی بر اثر منع های والدینی است و این سرکوب گری به ایجاد اضطرابی منجر می شود که به اشیاء یا موقعیت های خنثی که مهار آنها، آسانتر و مقابله با آنها سهل تر است منتقل می شود؛ بعبارتی جابه جایی صورت می گیرد. در سال 1952، فروید به بازنگری نظریه اش می پردازد  و اینکه اضطراب است که به سرکوب گری می انجامد و نه بالعکس. از دیدگاه فروید، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی از مکانیزم های دفاعی جا به جایی و سرکوب گری به صورت مفرط سود می جویند و گرچه ارتباط موضوع های  هراسناک با کشاننده های تهدیدآمیز محرز است، اما افراد مبتلا به هراس نسبت به این رابطه هوشیار نیستند. کلاین در مورد تبین هراس، دیدگاه فروید را نمی پذیرد و هراس را به منزله تغییر شکل اضطراب می داند که به زودرس ترین مراحل تحول اختصاص دارد. سالیوان 1995 اضطراب را نتیجه انحصاری بازخورد با مادر می داند و در این میان نقشی اساسی برای یادگیری قائل است مثلاً وقتی مادر تأکید می کند، کودک خرسند است و در غیر این صورت مضطرب می شود. از دیدگاه سالیوان اضطراب همواره به فرآیندهای تربیتی که در مورد کودک اعمال می شوند، وابسته است و محدود یا محروم کردن وی از محبت، یعنی تنبیهی که از سوی بیشتر مادران به کار می رود، یکی از منابع اصلی اضطراب در کودک به شمار می رود. با این حال باید بر این نکته تأکید شود که سالیوان تأثیر تربیتی والدین در ایجاد اضطراب را فقط تأثیر هُشیاری نمی داند، بلکه معتقد است که اضطراب کودک می تواند از بازخورد های ناهشیار والدین نیز ناشی می شود؛ بازخوردهای ناهشیارانه یا تنش هایی که دخالت آنها گاهی به مراتب بیشتر از تأثیر یک رفتار مصمم و هشیارانه است (دادستان، 1390). داده های متعددی با موضع گیری روان- پویشی که برحسب آن، تنبیه شدید کشاننده های زودرس نهاد می تواند، سطوح بالای اضطرابی را در وهله های دیگر زندگی ایجاد کند، هماهنگ هستند (چو.ال.اچ، 1971؛ به نقل از دادستان، 1390).

.Chiu.L.H

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




دیدگاه رفتارگرایی

نظریه پردازان رفتارگرایی طبیعی، ترس و اضطراب را به منزلۀ شیوه های سازش با محیط طبیعی، تلقی کرده اند.از این دیدگاه ترس نیز مانند، انگیزش های دیگر باید به صورت خودکار بروز کند. تکامل انواع، باید افراد را دارای حداقل تولید درون زاد اضطراب کرده باشد (دادستان، 1390). درمانگران و نظریه پردازان رفتارگرا، اختلالات اضطرابی را ناشی یادگیری غلط و شرطی شدن می دانند. یک موقعیت استرس زا که با موقیت های استرس زای قبلی شبیه است، ممکن است موجب برانگیختن اضطراب در فرد شود.

طرفداران آمادگی های فرهنگی، استدلال می کنند که والدین، دوستان و تجربه های نخستین سال های زندگی به ما می آموزند که پاره ای از اشیاء، یا موضوع ها به منزلۀ منابع خطر واقعی، به شمار می روند و همین یادگیری هاست که در پاره ای از افراد، زمینۀ بروز حالات اضطرابی و هراس هارا به وجود می آورند (کار.ای.تی، 1979؛ به نقل از دادستان 1390). در اضطراب ممکن است رابطه ای بین حوادث ناخوشایند و موقعیت های خاص وجود داشته باشد. این حوادث از طریق جریان شرطی شدن کلاسیک یا سایر انواع شرطی شدن ها می توانند به وجود آیند. تقویت نیز می توانند عامل مهمی محسوب شود، بدین صورت که اجتناب فرد از موضوع های ترس آور، موجب تسکین و کاهش اضطراب درونی می شود هراس ممکن است به ترس از موقعیت هایی که رابطۀ خیلی کمی با ضایعۀ روانی اصلی دارد، تعمیم یابد. این جریان تعمیم، اغلب به صوری یک «سلسله مراتب زنجیره ای» در آید (آزاد، 1390).

2-6 شرطی شدن اضطراب اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

2-6-1 شرطی شدن کلاسیک:

دراین نوع شرطی، احتمالاً فرد میان حادثه و احساس هراس یا اضطراب ارتباط تنگاتنگی برقرار می کند و بعد از آن با دیدن یا وارد شدن به صحنه، می ترسد و احساس نگرانی به او دست می دهد. عمق ترس کسب شده به تعداد ارتباط های میان محرک شرطی ومحرک غیرشرطی و همچنین به شدت ترس تجربه شده، بستگی دارد بعضی شرایط و حالات احتمال به وجود آمدن را افزایش می دهند و به گسترش ترس منجر می شوند (چامپیون، پاور؛ 1985).

2-6-2 شرطی شدن عامل:

این فرایند نحوه به وجود آمدن پاسخ های اضطرابی را تبیین می کند. در این فرایند شخص درگیر، به عنوان آنچه که اتفاق افتاده است در نظر گرفته می شود. این فرد می آموزد که اجتناب از محرک شرطی (حادثه) به کاهش پاسخ شرطی (اضطراب) منجر می شود. بنابراین شخص مضطرب با رفتار اجتنابی احساس امنیت می کند و با این شیوه ، این رفتار را در خود تقویت می نماید، همان رفتار اجتنابی است و پاسخ تقویت شده نیز همان احساس امنیت یا کاهش اضطراب می باشد (چامپیون، پاور؛ 1985).

نظریه های رفتاری، معتقدند که انسان ممکن است از راه دیگری نیز اضطراب را کسب نموده و آنرا فرا بگیرد. راه مورد نظر، مشاهده افراد موثر و مبنا قرار دادن و الگوبرداری از آنها در زندگیشان است. این شکل از یادگیری را اصطلاحاً الگوی آموخته شده می نامند. شخص رفتار و واکنش های فرد دیگری را سرمشق خود قرار می دهد. این فرایند یادگیری از طریق مشاهده، از جانب نظریه های شرطی سازی برای پاسخگویی به انتقادهایی که به این نظریه وارد شده مطرح شده است ( چامپیون، پاور؛ 1985).

.Carr.A.T

.Champion

.Pawer

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




دیدگاه شناختی:                                                                                      

از دیدگاه نظریه پردازان شناختی، همه ما هنرمندانی هستیم که به باز پدیدآوری و خلق جهان در ذهن خود می پردازیم. همچنان که کوشش میکنیم تا رویدادهای پیرامون خود را درک نمائیم. اگر بتوانیم هنرمندی واقعی باشیم، تجسم ها درست و مفید خواهد بود اما در غیر اینصورت به خلق جهانی شناختی خواهیم پرداخت که برای ما رنج آور و مضر و برای دیگران بیگانه خواهد بود (دادستان؛ 1390).

براساس دیدگاه شناختی، اختلالات اضطرابی، نتیجه افکار و باورهای نادرست، غیرواقعی و غیرمنطقی هستند به ویژه باورهای غیر منطقی اغراق آمیز نسبت به مخاطرات محیطی. دیدگاه شناختی مانند دیدگاه روان پویایی به جریان های درونی به عنوان اختلالات اضطرابی توجه دارد؛ اما به جای تأکید بر تمایلات، نیازها و انگیزه ها، معتقد است که افراد اطلاعات کسب کرده را مورد تعبیر و تفسیر قرار می دهند و از آنها در حل مسائل زندگی، استفاده می کننداین دیدگاه برخلاف دیدگاه تحلیل روانی، که انگیزه ها، احساسات و تعارض های پنهان را مورد تأکید قرار می دهد، بر جریان های ذهن که ساده به آگاهی شخص می آیند تأکید می ورزد. راتر نیز به نحوه فکر کردن افراد دربارۀ کنترل محیط را به عنوان علل اختلالات اضطرابی مورد توجه قرار می دهد. راتر کسانی را که معتقدند، می توانند بر موقعیت ها تأثیر بگذارند، افراد دارای تمرکز درونی کنترل نامیده است و کسانی را که باور دارند کنترل کمی بر آنچه بر آنان واقع می شود افراد دارای تمرکز بیرونی کنترل نامگذاری کرده است، بدین ترتیب کسانی که فکر می کنند، کنترل کمتری بر محیط اطراف خود دارند، بیشتر آماده ابتلا به اختلالات اضطرابی هستند. آلبرت الیس براین باور است که رفتار افراد، بیش از آنکه به شرایط عینی بستگی داشته باشد، به دستگاه های اعتقادی  و راه های تعبیر و تفسیر آنان از موقعیت ها ارتباط دارد (آزاد، 1390). وقتی افراد با این باورهای بنیادی یا یک رویداد تنیدگی را مانند یک امتحان یا موقعیت غافل گیر کننده مواجه می شوند، گرایش دارند تا آن رویداد را به منزلۀ رویدادی بسیار خطرناک تا تهدیدآمیز تفسیر کنند، واکنش شدیدی نشان دهند و ترس را تجربه کنند (دادستان، 1390).

بک باور دارد که هیجان های افراد بر چگونگی نظر آنان، درباره جهان قرار دارد. آنان در مورد مشکلات خود اغراق می کنند و به همه موارد تعمیم می دهند و احتمال انجام هر عملی را که می توان در مورد رفع مشکلاتشان انجام داد، به حداقل می رسانند (آزاد، 1390). این باورهای نهفته، دامنه تجربیات فرد را محدود می کند و اضطراب مدام به شکل گیری تصاویر و افکاری که «افکار خودکار» نامیده شده اند، منجر می شود. تحقیقات مختلف نشان داده اند که باورهای نامناسب می توانند اضطراب را ایجاد کنند (دادستان، 1390).

الگوی پردازش شناختی بک در سال 1985، در سه قسمتA.B.C  ارائه شده است. این الگو شامل، نشانگان اضطراب است و می توان آن را به سه مرحله تقسیم کرد: ارزشیابی اولیه، ارزشیابی ثانویه و ارزشیابی مجدد. ارزشیابی اولیه برداشتی است که فرد بر اساس آن، تهدید بالقوه را می سنجد و این برداشت ممکن است با توجه  به مجموعه شناخت قبلی که فرد نسبت به آن دارد تقویت یا تضعیف شود. مجموعه شناختی به زمینه ای اطلاق می شود که فرد پیش از فکر کردن، به آن مجهز باشد. مثلاً چنانچه او نسبت به رویدادهای پیرامون خود نگرش منفی داشته باشد این زمینه قبلی ممکن است به ارزیابی منفی نسبت به آنها منجر شود. چنانچه فرد پس از ارزیابی به این نتیجه برسد که مورد تهدید قرار خواهد گرفت، با آن چیزی روبرو می شود که بک آنرا پاسخ اساسی می نامد. این پاسخ های اساسی ممکن است به واسطۀ مجموعه ای از موقعیت ها در زندگی ایجاد شوند هنگامی که ارزیابی اولیه، انجام می شود فرد در حال تنظیم و آماده کردن ارزشیابی ثانویه است. ارزشیابی ثانویه آن دسته از منابع احتمالی را مورد سنجش قرار می دهد که با تهدید بالقوه مرتبط هستند. ارزشیابی ثانویه در جایی کاربرد دارد که فرد به منظور محافظت از خویش یا مرور کردن آسیب احتمالی که ممکن است از جانب تهدید ایجاد شود به ارزشیابی منابع درونی اقدام درونی اقدام کند. بک قاطعانه مطرح کرد: که شدت اضطرابی که فرد تجربه می کند، به این دو مرحله ارزشیابی بستگی دارد. مراحل اولیه و ثانویه ارزشیابی و ارزشیابی مجدد نسبتاً خود به خود روی می دهد. مرحله سوم یعنی ارزشیابی مجدد، در موقعیتی انجام می شود که فرد مشغول بررسی میزان شدت خطر باشد (چامپیون، پاور؛1985).

Rotter

.Ellis,A.

.Beck

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




روان شناسان معتقدند که تفکر مثبت، حس کذایی خود یا اعتماد به نفس را افزایش می دهد و تفکر منفی می تواند باور فرد را نسبت به توانایی اش در مقابله با تهدید، کاهش دهد. بنابراین تفکرات ما بر نحوۀ واکنشی که ما در برابر موقعیت های تهدید آمیز از خود نشان می دهیم، اثر می گذارند و در جای خود، واکنش هایی که از ما سر می زنند می تواند، بر عملکرد در موقعیت مورد نظر، موثر واقع شوند و کارایی خود، با این عملکرد پسخوراند تأثیر یا کاهش خواهد یافت. این چرخۀ بازخورد، دور باطلی را ایجاد می کند. اضطراب درون این دور باطل ادامه می یابد تا جایی که فرد به ارزشیابی این شرایط روی می آورد، و با این ارزشیابی، ادراک تهدید بازسازی می شود (چامپیون، پاور؛1985).

پاره ای از نظریه پردازان شناختی نگر بر این باورند که این افراد، کسانی هستند که در زندگی خود با تعدادی از رویدادهای منفی غیرقابل پیش بینی مواجه شده اند. آنها معمولاً در برابر مسائل ناشناخته دچار ترس می شوند و همواره منتظر بروز فاجعه ای هستند و همه چیز را زیر نظر دارند تا نشانه های خطر را بیابند. بدین ترتیب است که در واقع، چنین علایمی را همه جا می بینند و زندگی خود را در اضطراب می گذرانند. (دادستان؛ 1390).

چنانچه ترس از ارزیابی منفی دیگران به عنوان ساختاری نهفته برای ارتقاء رشد و ایجاد ترس های کلی تر، اضطراب و آسیب های روانی شناخته شده است (کارلتون، کولیمور، آسموندسون؛ 2007). مدل های رفتاری _ شناختی اختلال اضطراب اجتماعی (مثل مدل کلارک و ولز؛1995، راپی و هیمبرگ؛ 1997) ترس برچسب خوردن از ارزیابی منفی دیگران را به عنوان خصیصۀ هسته ای بیان می کند (کلارک و ولز؛1995، راپی و هیمبرگ؛1997، به نقل از ویکز، هیمبرگ، رودباق؛2008). به طوریکه مردمی با اضطراب اجتماعی یک تنوع از رفتارها را برای اجتناب از ارزیابی منفی انجام می دهند (ولز و همکاران؛ 1995، به نقل از کارلتون، کولیمور، آسموندسون؛ 2007).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

2-8 دیدگاه زیست شناختی:

گرچه هیچ  علت مشخصی برای اختلالات اضطرابی شناخته نشده است اما به نظر می رسد که که علل زیستی در ایجاد آنها نقش داشته باشند. مثلاً آشکار شده است که داروهای آرام بخش در کاهش اضطراب موثرند. موضوع دیگری که به اهمیت عوامل زیستی اشاره دارد، وجود شواهدی است که نقش وراثت را در اختلالات اضطرابی تعیین می کند (آزاد، 1390). یافته های مطالعات دوقلوها و مطالعات خانوادگی، بیش از گذشت سه دهه به نقش معنادار عوامل ژنتیکی در رشد اختلالات اضطرابی که اختلال اضطراب اجتماعی را هم در بر می گیرد، اشاره می کند (الی، 2001؛ الی و گریگوری، 2004، به نقل از الیزابت کینگ و همکاران، 2006).  همچنین مطالعات خانوادگی گزارش کردند که میزان اختلال اضطراب اجتماعی در میان خویشاوندان درجۀ اول افرادی که با این اختلال تشخیص داده شده اند، افزایش داشت (الیزابت کینگ و همکاران، 2006).

اغلب نظریه های زیست شناختی در خصوص اضطراب  و هیجان بر نقش زیست شناسی اعصاب تأکید می نمایند، اما برخی از این نظریه ها آن عامل را اساس آغاز و تداوم چنین حالت هایی در نظر می گیرند. آیزنک  در سال 1967 بر اساس سطوح متفاوت مغز یا شدت انگیختگی در مغز، نظریه اش را ارائه داد. مطابق این نظریه، هیجانات مثبت یا خوشایند به سطح متوسط انگیختگی مغز مرتبط می شوند، در جایی که هیجانات منفی یا ناخوشایند با سطوح انگیختگی خیلی بالا یا خیلی پایین ارتباط پیدا می کنند. بنا بر نظریه آیزنک، این مسأله افراد را وا می دارد  تا جویای سطح متوسط انگیختگی باشند و از افراط و تفریط بپرهیزند. از نظر زیست شناختی، سطح انگیختگی مغز در زمان استراحت یعنی، هنگامی که فرد از نظر هیجانی یا جسمی برانگیخته نباشد، در سطح معینی از برانگیختگی قرار می گیرد. بنابراین این سطح در افراد متغیر است. بنابر نظریه آیزنک بدیهی است که افراد برون گرا در حالت استراحت از سطح انگیختگی پایین برخوردار می باشند و تصور می شود، به جستجوی سطوح بالاتر انگیختگی مغز بپردازند و افراد درون گرا، سطوح مطلوب انگیختگی خویش را در سطوح پائین تر تحریک بجویند. اضطراب عمدتاً حاصل تعامل انگیختگی مغز و سلسله اعصاب است. روان شناسان این چنین تصور می کنند که افراد مضطرب در عین حال که در انگیختگی مغز، از سطح آرامش بالایی برخوردارند، اما در سلسله اعصاب آنها فعالیت خودکار شدیدی نیز در جریان است «نشانگان ستیز یا گریز» کوششی است برای تعیین اضطراب، بر مبنای واکنش سلسله اعصاب. در اینجا یک عامل تحول نیرومند و موثر مشاهده می شود که بر این اساس، انسان ها به عامل بیرونی که برایشان تهدید آمیز است واکنش جسمانی از خود نشان می دهند. در اصل بدن، هنگام رویارویی با این علائم، آدرنالین ترشح می کند و این ماده چهار پاسخ اصلی را در بدن به فعالیت وا می دارد: به منظور رساندن خون و تأثیر بیشتر آن بر ماهیچه ها؛ ضربان قلب افزایش می یابد، برای انتقال اکسیژن بیشتر به خون، تنفس تند می شود؛ توزیع انرژی در بدن دوباره از سر گرفته شده، و از تن و سر خارج می شود و در دست و پا متمرکز می شود و سرانجام، فعالیت جسمی در صورت، افزایش می یابد و سپس به منظور خنک کردن این سیستم فعال شده، عمل تعریق شدیدی رخ می دهد. چنین فعالیتی در سلسله اعصاب به پدید آمدن احساسات جسمی منجر شده و فرد را در مقابل علائم بعدی، از خطر آگاه می سازد. این ترس افزایش یافته نسبت به نشانه ها، به افزایش میزان خطر ادراک شده ای که قبلاً توسط سیستم بدن دریافت شده است، منتهی می شود. نظریه های زیست شناختی ، بر این فرضیه تأکید می کنند که این فشار جسمی با پدیده خاصی همراه می شود و به این ترتیب علت ایجاد ترس غیر معقول را آشکار می سازد (چامپیون، پاور، 1985).

.Eley,T,C.

.Gregory,A,M.

.Eysenek

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم