دیدگاه تحولی :

تأثیر حمایت اجتماعی ریشه در تئوری دلبستگی بالبی[1] و راتر[2] دارد که وجود ارتباط میان کودک و اطرافیان وی را در رشد تحولی ضروری می دانند.از جنبه ارتباط حمایت اجتماعی با تئوری دلبستگی می توان گفت که مراقب به عنوان پایگاه امنی است برای نوزاد تا به شیوه ی مؤثری درمحیط به کشف و دستکاری بپردازد که در نتیجه آن حسی از شایستگی و مو ثر بودن را در خود رشد دهد و از این طریق منابع بالقوه فشار زا را کمتر تهدید کننده تفسیر می کنند و منجر به ایجاد اطمینان و اعتماد در فرد و دیگران می شود ( منصور و دادستان ، 1380).

پایان نامه ها

26-2-منابع حمایت اجتماعی :

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

منابع حمایتی شخص مواردی همچون خانواده ، دوستان و همسالان ، افراد آشنا و نزدیک معلمان و حمایت عمومی را شامل می شود . در دوره نوجوانی به خاطر ویژگی های مخصوص این دوره شکل نیاز حمایت اجتماعی پیچیده تر می شود . نوجوانان از یک طرف به خاطر نیاز به استقلال حمایت اجتماعی را طرد می کنند و از طرف دیگر شدیداً به آن نیاز مندند با این فشار درونی برای کسب استقلال ، نیاز به خصوصی برای جستجوی حمایت از منابع دیگر در آنها به وجود می آید. از این جاست که شکل روابط انها نیز تغییر می یابد و در بسیاری از موارد نگرانی هایی را برای والدین به وجود می آورد . این مسائل معمولاً نوجوانان را به طرف گروه همسالان و دوستان سوق می دهند و نیاز به دریافت حمایتی از طرف آن گروه ها بیشتر می شود. همسالان نقش عمده ای را در رشد روانشناختی و اجتماعی نوجوانان بازی می کنند تعامل با همسالان فرض هایی را برای یادگیری نحوه کنترل رفتار اجتماعی ، رشد مهارتهای مربوط به سن و علایق بوجود می آورد و باعث می شود نوجوان همسالان خود را در مشکلات و احساساتش سهیم بداند. همچنین نوجوانان در مقایسه با افراد کم سن و سال ، بیشتر به روابط همسالان وابسته اند زیرا در این دوره پایبندی به ارزشهای والدین به تدریج سست می شود و نوجوانان بیشتر به استقلال و متکی به خود بودن می اندیشند.علاوه بر خانواده ،دوستان، همسالان ، معلمان نیز از منابع حمایتی مهم به شمار می آیند  که از دوران تحصیلات ابتدایی به عنوان یکی از شبکه های حمایتی وارد عمل می شوند . اگر چه طی دوره نوجوانی نیاز به کسب استقلال تا حدودی ارتباط نوجوانان را با معلمان نیز سست می کند و حتی موجب عصیانهایی بر علیه معلمان  می شود ولی هرگز نیاز به حمایت ایشان از بین نمی رود.(میچل دمونت.مارک آ.2007).

27-2-ابعاد حمایت اجتماعی :

حمایت اجتماعی دارای دو بعد یا جنبه ی اساسی است :

الف ) جنبه ی ذهنی : بعد ذهنی حمایت اجتماعی به تصوری اطلاق می گردد که فرد از افرادی دارد که قادرند به طور مؤثر در مواقع درماندگی و ناچاری وی را مساعدت نمایند.

ب) جنبه ی عینی : بعد عینی یا بالفعل حمایت اجتماعی به میزان واقعی مساعدتها و همیاری های ارائه شده به فرد بستگی دارد . هر نوع تغییر ناگهانی یا بروز مصیبت در زندگی ، از جمله منابع فشاری است که ممکن است موجب پریشانی و نگرانی شخص شود.

جنبه ذهنی درمیزان عملکرد فرد تأثیر فراوانی دارد و یافته های پژوهشی  حاکی از آن است که هر چه ذهنیت فرد در برخورداری از حمایت دیگران ( حمایت بالقوه ) بیشتر باشد،میزان پاسخهای موفقیت آمیزی که به فشارهای روانی و موقعیتهای بغرنج نشان می دهد ، بیشتر است . به عکس اگر فرد احساس کند که از حمایت اجتماعی کافی اطرافیان برخوردار نیست ، احتمالاً آمادگی کمتری برای مقابله با خطر از خود نشان می دهد و ممکن است به جای رویارویی با مسایل ، اجتناب متوسل شود ( هاینزمن.کاپلان.1988)

با توجه به بعد عینی حمایت اجتماعی، افراد مؤثر در مساعدت و یاری فرد تا حد زیادی از شدت فشار روانی می کاهد و فرد را به انطباق دوباره قادر خواهد ساخت. به عنوان مثال : ازدواج از جمله وقایعی است که سبب ایجاد فشار روانی مضاعف بر فرد می شود ، حضور شرکت افراد خانواده و دوستان در مجلس عروسی تا اندازه ای پذیرش نقش همسری و مسئولیت را برای عروس و داماد آسانتر می کند . همچنین مساعدت هایی که تا مدتها بعد از عروسی به زوج  جوان از سوی اطرافیان به خصوص خانواده ارائه می شود . به میزان قابل توجهی از فشار روانی ناشی از تغییر زندگی و بار مسئولیتها می کاهد و آنها را قادر می سازد که با موفقیت و شرایط تازه انطباق لازم را  به عمل آورند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...