کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو




 



مقایسه مدل­ها

این مدل­ها براساس سه فاکتور قابل مقایسه هستند:

1- نظریه­ های زیربنایی صاحب­نظران، 2- تعاریف یادگیری خودتنظیمی، 3- اجزای تشکیل دهنده­ی مدل­ها

نقطه نظر زیربنایی مدل زیمرمن اشاره به نظریه شناختی – اجتماعی بندورا (1986) دارد و بر پایه­ های اجتماعی رفتار و افکار تاکید دارد. مدل پینتریج هم چنین از بسیاری ازرویکردهای شناختی – اجتماعی منتج شده است. در حالی که بوکارتز عمدتاً از نظریه­ کنترل عمل کوهل (1985) و نظریه استرس عمل لازاروس و فولکمن، (1984) تاثیر پذیرفته است. مدل وین و هروین، پس زمینه ­های نظری ناهمگن داشته است و از کارهای بندورا و زیمرمن، کارور و شیر (1990)، کوهل (1994) و پاریس و بیرنس(1989) تاثیر پذیرفته است. (فتاحی، 1389).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

تعاریف یادگیری خودتنظیمی از یک تعریف جهت­گیری هدف ویک تعریف عمیق فراشناختی پدید آمده­اند. بوکارتز، پینتریج و زیمرمن، یادگیری خودتنظیمی را به عنوان فرایند جهت­گیری هدف تعریف کرده ­اند. آن­ها بر ساختار ماهیت خود تولیدی و یادگیری خودتنظیمی تاکید دارند.

و بر نظارت، تنظیم کردن و کنترل یادگیری خود که شامل فراشناخت، انگیزه؛ هیجانات و عوامل اجتماعی است، توافق دارند. وین و هدوین از طرفی یادگیری خودتنظیمی را به عنوان راهنمای فراشناختی و استفاده از تاکتیک­ها و راهبردهای شناختی برای ارزیابی تکالیف تعریف می­ کنند.

درمجموع بین تعاریف، زمانی که به طور عمیق­تر بررسی می­شوند تفاوت زیادی وجود ندارد. و گمان می­رود که بین بخش­های از مفاهیم ارتباط عمیق­تری وجود دارد تا خود مفاهیم که از مدلی به مدل دیگر متفاوت تعریف می­شوند.

همه صاحب­نظران، خود تنظیمی را به عنوان فرایندی که شامل یک مرحله اولیه و مقدماتی است تعریف می­ کنند که این مراحل مقدماتی از طریق مراحل انجام تکلیف یا عملکرد واقعی به سمت مراحل ارزیابی پیش می­رود.

جدول (2-4) مراحل یادگیری خودتنظیمی را در الگوها نشان می­دهد.

1- مرحله­ی مقدماتی که شامل تجزیه و تحلیل تکلیف، برنامه ­ریزی و فعالیت­های تعیین اهداف است که براساس خوددانشی، باورهای انگیزشی و دانش فراشناختی درباره خود، تکالیف و آماده سازی خود برای موقعیت­های بعدی است.

2- مرحله عملکرد: که شامل استفاده از راهبردها، فعالیت­های نظارتی مانند نظارت بر درک مطلب و تخصیص منابع است.

3- در آخرین مرحله از خودتنظیمی مرحله ارزیابی از جمله ارزیابی نتایج است. باز خورد عملکرد برای اشخاص اطلاعاتی را درباره کارآمدی فعالیت­های­شان فراهم می­آورد. هم چنین مبنایی برای اسنادهای­شان، مقایسه­ کردن­هایشان و سازگاری­شان با تکالیف فراهم می­آورد.

بنابراین همه صاحب­نظران معتقدند که مرحله ارزیابی بر مرحله بعدی تاثیر می­گذارد.





فرایند یادگیری خودتنظیمی
صاحب­نظران مرحله مقدماتی مرحله عملکرد        مرحله ارزیابی
بوکارتز ارزیابی اولیه و ثانویه، تعیین اهداف، شناسایی تفسر تلاش برای هدف بازخورد عملکرد
پینتریج دوراندیشی، برنامه ­ریزی، برانگیختگی نظارت و کنترل واکنش و بازخورد
وین وهدوین    تعریف تکلیف، انتخاب    اهداف برنامه ­ریزی کاربرد راهبردها سازگار فراشناختی
زیمرمن دوراندیشی (تجزیه و تحلیل تکلیف، خودانگیزشی) عملکرد(خودکنترلی، خود مشاهده­گری) خود بازخوردی، (خودقضاوتی، خود انعکاسی)

 

جدول 2-4 مقایسه چهار مدل براساس سه مرحله یادگیری خودتنظیمی

Kuhl

 Iazarus & Folkman

 Carver & Scheier

 Paris & Byrnes

 Self - Knowledge

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 02:51:00 ب.ظ ]




راهبردهای یادگیری خودتنظیمی:

منظور از راهبرد (استراتژی) یک برنامه یا نقشه کلی است که از مجموعه­ی عملیات تشکیل می­یابد و برای رسیدن به یک هدف معین طراحی و اجرا می­ شود (سیف، 1387).

یکی از جنبه­ های مهم در یادگیری دانش­ آموزان و عملکرد تحصیلی آن­ها در محیط کلاس خود نظم دهی شناختی و رفتاری است. (کورئو و مندینانچ، 1983؛ کورنو و راهرکمپر1985؛جعفری، 1388).

راهبردهای یادگیری خودتنظیم روش­های مشخص می­باشند که هدف آن­ها دست­یابی به دانش و مهارت می­باشد (نوتا، سوریس، زیمرمن، 2004) راهبردهای یادگیری خودتنظیم دیدگاه نسبتاً جدیدی برای یادگیری و پیشرفت تحصیلی است زیرا راهبردهای یادگیری خودتنظیم به این نکته توجه نموده ­اند که چگونه دانش ­آموز شخصاً فرایند یادگیری خود را فعال کرده، تغییر می­ دهند و تنظیم می­نمایند (سبحانی نژاد و همکاران، 1385).

به عنوان یکی از نظریه پردازان شناختی اجتماعی راهبردهای یادگیری خودتنظیم را نوعی از یادگیری تعیین نموده که در آن دانش­ آموزان به جای این که برای کسب دانش و مهارت ­ها بر معلمان، والدین و همسالان خود تکیه کنند. شخصاً کوشش­های خود را شروع و هدایت می­ کنند و به عبارت دیگر، وی خودتنظیمی را به مشارکت فعال یادگیرنده از نظر رفتاری، انگیزشی، شناختی، فراشناختی در فرایند یادگیری جهت پیشینه کردن یادگیری اطلاق نمود (فتاحی، 1389).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

با توجه به تعاریف مختلفی که از یادگیری خود نظم داده شده وجود دارد، به نظر می­رسد که سه عامل ویژه از آن در عملکرد کلامی مهم می­باشند. در درجه اول یادگیری در برگیرنده­ی راهبردهای فراشناختی است که دانش­ آموزان برای طراحی، نظارت و اصلاح شناخت خود به کار می­برند. (براون، برانسفورد، کمبیون، فرارا ، 1983؛ زیمرمن و مارتینز و پونز، 1990؛ جعفری، 1388).

مدیریت تکالیف درسی توسط دانش­ آموزان و کنترل تلاش­هایشان در حین انجام این تکالیف، به عنوان عامل مهم دیگری بیان شده است.

برای مثال دانش­ آموزان توان­مندی که در زمینه انجام تکالیف پشتکار دارند، به خاطر سروصدای همکلاسی­ها دچار حواس­پرتی نمی­شوند و درگیری شناختی خود را هنگام انجام تکلیف حفظ می­ کنند. همین عامل باعث می­ شود که عملکرد بهتری داشته باشند. (کورنو و راهرکمپر، 1985 ؛ جعفری، 1388).

سومین جنبه مهم یادگیری خود نظم داده شده که تعدادی از محققین ذکر کرده ­اند، راهبردهای شناختی هستند که دانش­ آموزان جهت یادگیری، یادآوری و ادراک مطالب درسی از آنها استفاده می­ کنند. (همان منبع)

راهبردهای شناختی متعدد از قبیل مرور ذهنی، بسط دهی و سازمان­دهی باعث درگیری یادگیرنده در انجام تکالیف می­شوند و دست­یابی به سطوح بالاتر پیشرفت تحصیلی را میسر می­ کنند.

پینتریج و دی­گروت  برای خودتنظیمی و یادگیری سه راهبرد را اساسی می­دانند(کدیور، 1387):

الف) راهبردهای شناختی، ب) راهبردهای اداره و کنترل تلاش، ج) راهبردهای فراشناختی،

الف) راهبردهای شناختی: راهبردهای شناختی میانجی­های یادگیری هستند که برای نظارت، اداره و کنترل کنش­های شناختی خود به کار می­بریم. شروع این راهبردها به برونر، گودنو و اوستین، 1956) برمی­گردد که برای اولین بار ساختار کنونی و دو مفهوم امروزی آن، از این اصطلاح استفاده کردند.

این دسته از راهبردها، راهبردهای خاص تکلیف هستند. راهبردهای شناختی به هر گونه رفتار، اندیشه یا عمل گفته می­ شود که یادگیرنده، در ضمن یادگیری مورد استفاده قرار می­دهد و هدف آن کمک به فراگیری، سازمان­دهی و ذخیره­سازی دانش­ها، مهارت ­ها و سهولت بهره ­برداری از آن­ها در آینده است. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظ کردنی و هم برای تکالیف پیچیده­تر که به درک و فهم نیازمند هستند کاربرد دارند(صمدی، 1386).

بنابراین راهبردهای شناختی، اقدام­هایی هستند که ما به کمک آنها اطلاعات تازه را بر این پیوند دادن و ترکیب کردن با اطلاعات قبلاً آموخته شده و ذخیره­سازی آنها را درحافظه درازمدت آماده می­کنیم.

ب) راهبردهای خودتنظیمی (اداره کنترل و تلاش): راهبردهای هستند که یادگیرندگان از آن برای کنترل و اداره محیط استفاده می­ کنند این راهبردها به دانش­ آموزان کمک می­ کند تا با محیط سازگار شده و آن را با توجه به هدف­ها و نیازهای خود تغییر دهند.

دانش­ آموزان مهارت­ هایی را برای طراحی، کنترل و هدایت یادگیری خود دارند و تمایل دارند یاد بگیرند و قادر هستند کل فرایند یادگیری را ارزیابی کنند و در مورد آن بیاندیشند. (وین، 1995). این راهبرد به دو دسته راهبردهای درونی و بیرونی تقسیم می­شوند.

Corno & Mandinach

Behavioral

 Motivational

Cognitional

 Meta Cognitional

 Brown

Bransford

 Compions

 Ferrara

 Good now

Austin

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ب.ظ ]




راهبردهای درونی شامل مدیریت زمان، نحوه تلاش و مدیریت توجه و آگاهی است. راهبردهای بیرونی مانند کمک از افراد دیگر مثل معلمان و همسالان است.(پرلس، دیگنس و اشمیس، 2009).

ج) راهبردهای فراشناختی: فراشناخت به معنای تفکر درباره تفکر است و فرایندی است که در حافظه کاری رخ می­دهد. نخستین بار هارلو (1949) مفهوم یادگرفتن یادگیری را مطرح ساخت.

راهبردهای فراشناختی، راهبردهای یادگیری هستند که برای نظارت بر راهبردهای شناختی: کنترل و هدایت آن­ها مورد استفاده قرار می­گیرد (سیف، 1387).

فلاول (1979) در مقایسه این دو راهبرد با یکدیگر گفته است، یادگیرندگان ماهر، راهبردهای شناختی را به خدمت می­گیرند تا به پیشرفت شناختی دست یابند و از راهبردهای فراشناختی استفاده می­ کند تا بر آن پیشرفت نظارت و کنترل داشته باشند. راهبردهای فراشناختی عمده را می­توان در سه دسته قرار داد.

1) راهبردهای برنامه ­ریزی، 2) راهبردهای نظارت و ارزشیابی وکنترل، 3) راهبردهای نظم­دهی.

1) راهبردهای برنامه ­ریزی: این راهبر و شامل تعیین هدف برای یادگیری و مطالعه، پیش ­بینی زمان لازم برای مطالعه، تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مفید است. (همان منبع)

(دمبو، 1994) درباره اهمیت این نوع راهبردهای فراشناختی می­گوید، دانش­ آموزان و دانشجویان موفق آن­هایی نیستند که فقط سر کلاس حاضر می­شوند، به درس گوش می­ دهند، یادداشت برمی­دارند و منتظر می­مانند تا معلم، تاریخ امتحان را اعلام کند. بلکه دانش­ آموزان و دانشجویان موفق کسانی هستند که زمان مورد نیاز برای انجام تکالیف درس را پیش ­بینی می­ کنند. درباره تحقیقاتی که باید انجام دهند اطلاعات لازم را بدست می­آورند، به هنگام ضرورت گروه­های کاری تشکیل می­ دهند و از رفتارهای خودنظم دهی یا خود سازمانی نیز استفاده فراوان می­برند.

2- راهبردهای نظارت و ارزشیابی: منظور از نظارت و ارزشیابی این است که یادگیرنده برای آگاهی یافتن از چگونگی پیشرفت خود برکار خود نظارت آگاهانه اعمال می­ کند و مرتباً به ارزشیابی می ­پردازد.

از جمله می­توان نظارت بر توجه در هنگام خواندن یک متن، از خود سوال پرسیدن به هنگام مطالعه و بررسی زمان و سرعت مطالعه نام برد. (سیف، 1388).

3- راهبردهای نظم­دهی: راهبردهای نظم­دهی یا سامان دهی موجب انعطاف­پذیری در رفتار یادگیرنده می­ شود و به او کمک می­ کنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد روش کسب یادگیری خود را تغییر دهد. (دمبو 1994) در این باره گفته است «یکی از ویژگی­هایی یادگیرندگان موفق توانایی اصلاح کردن، راهبردهای شناختی غیرموثر خود یا تعویض آنها با راهبردهای شناختی موثر است»

راهبردهای نظم­دهی با راهبردهای نظارت و ارزشیابی به طور هماهنگ عمل می­ کند. پینتریج (پینتریج، نقل در صمدی، 1386) معتقد است که راهبردهای نظم­دهی راهبردهای هستند که به ارزیابی تولیدات و جریان­های نظم­دهی و یادگیری فرد مربوط می­ شود.

وقتی یادگیرنده، از راه نظارت و ارزشیابی متوجه می­ شود که در یادگیری موفقیت لازم را بدست نمی­آورند و این مشکل را ناشی از سرعت کم یا زیاد مطالعه یا راهبرد غیر موثر یادگیری می­داند بلافاصله سرعت خود را تعدیل می­ کند یا راهبرد موثرتری را برمی­گزیند.

بر اساس نظریه زیمرمن و پونز (1988) راهبردهای یادگیری خودتنظیمی متشکل از چهار زیرمجموعه است

الف) خودتنظیمی رفتاری، ب) خودتنظیمی انگیزشی، ج) خودتنظیمی شناختی، د) خودتنظیمی فراشناختی

الف) خودتنظیمی رفتاری: به استفاده بهینه از منابع گوناگون اطلاق می­ شود، که یادگیری را افزایش می­دهد. این منابع زمان، مکان، چگونگی کمک گرفتن از منابع در دسترس از جمله معلم، والدین، دوستان، مواد آموزشی و کمک­آموزشی را شامل می­ شود.

ب) خودتنظیمی انگیزشی: به کاربرد فعال، راهبردهای انگیزشی به منظور افزایش یادگیری گفته می­ شود.فراگیران با خود تنظیمی انگیزشی در تمام مراحل یادگیری خود را فردی خودکارآمد و مستقل می­دانند.

ج) خودتنظیمی شناختی: از نظر شناختی نیز فراگیران خود تنظیم افرادی هستند که خزانه غنی از راهبردهای شناختی دارند و می­توانند آن­ها را با آمادگی و مهارت­ برای انجام تکالیف مختلف تحصیلی به کار برند. برای مثال، این دانش­ آموزان در راهبردهای شناختی از قبیل مرور کردن و سازماندهی کردن ماهر هستند.

د) خودتنظیمی فراشناختی: فراگیران خودتنظیم افرادی هستند که در فرایند یادگیری از برنامه ­ریزی، کنترل و نظارت و نظم­دهی استفاده می­ کنند (زیمرمن و پونز، 1988)

فرایندهای فراشناختی دارای دو جنبه­ مستقل اما مرتبط با یکدیگرند. یکی دانش فراشناختی و دیگری تجربه فراشناختی(کدیور، 1383).

Perels

Dignath

 Schmitz

 Harllo

 Flavel

Dembo

 Behavioral self - regulated

  Motivational

  Cognitional

 Meta Cognitional

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ب.ظ ]




نظریه ­های یادگیری خودتنظیم:

دیدگاه­ های نظری در زمینه یادگیری خودتنظیمی فراوانند. این نظریه­ها اکثراً از 1980 در تلاش برای توصیف آن چه یادگیرنده موفق انجام می­دهد، پدید آمده­اند. اکثر این نظریه­ها چند فرض مشترک درباره یادگیری دارند. اول این که یادگیرندگان در فرایند یادگیری خود فعالانه شرکت می­ کنند.

دوم این که یادگیرندگان راهبردهای شناختی، فراشناختی و انگیزشی را کنترل و تنظیم می­ کند.

سوم  این که یادگیرندگان معیارهای دارند که می­توانند عمل خود را برای تعیین این که فرایندهای خاص باید ادامه داشته باشد یا این که باید در آن­ها تغییراتی ایجاد شود ارزیابی می­ کنند (پرکان ،1387).

در دهه­ 1980 سازه خودتنظیمی در زمینه یادگیری مطرح شد و مورد توجه مکاتب گوناگون روان­شناسی از جمله رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساختار گرایی قرار گرفت. همه این نظریه­ها هسته­ی اصلی سازه خود تنظیمی را راهبردهای شناختی و فراشناختی معرفی کرده ­اند.

2-2-6-1- نظریه کنشگر

به دنبال اصول محیط گرایی اسکینر و سازگار کردن دانش رفتاری و برای استفاده شخصی محقق کنشگر، بزرگ­ترین و موثرترین مجموعه­های محقق درباره خودتنظیمی را به وجود آورده­اند.

نظریه­پردازان کنشگر بیان می­ کنند که پاسخ­های خودتنظیمی بایستی به محرک تقویت کننده بیرونی منتقل شود چرا که پاسخ­های خودتنظیمی در واقع حلقه­هایی هستند که برای بدست آوردن تقویت کننده بیرونی به یکدیگر متصل می­شوند. بنابراین اگر خود تقویتی به شکل زنگ تفریح به دانش­ آموزان در کسب موفقیت­شان در آزمون کمک کند زنگ تفریح ادامه می­یابد و اگر سبب بهبود عملکرد در آزمون نشود این خود تقویتی متوقف خواهد شد. بر طبق عقیده نظریه پردازان کنشگر، تصمیم برای خودتنظیمی بستگی به اندازه پاداش­های فوری و تعویق و فاصله زمانی بین آن­ها دارد و بر اهیمت خودنظارتی یا ثبت شخصی در خودتنظیم شدن یادگیرنده تاکید می­ کند. (زیمرمن، 2000).

رفتار خودتنظیم، مستلزم انتخاب از بین اعمال مختلفی است که فرد می ­تواند داشته باشد. از این دیدگاه فرد خود تنظیم تصمیم می­گیرد که کدام رفتار را تنظیم کند، از محرک­های افتراقی برای انجام آن­ها استفاده کند، به ارزیابی عملکرد خود با توجه به معیارهای تعیین شده بپردازد و تقویت­ها را به کار گیرد. از دیدگاه کنشگر، خودتنظیمی شامل سه فرایند فرعی عمده: نظارت بر خود ،آموزش خود و تقویت خود نیز است. کدیور؛ 1386).

روش­های آموزش  کلیدی که آن­ها در آموزش­شان به کار می­گیرند عبارتند از: الگودهی، آموزش کلامی و تقویت. بر طبق عقیده نظریه­پردازان کنشگر، عوامل کلیدی سوق دادن به یادگیری خودتنظیمی حضور موثر الگوها و وابستگی­های بیرونی برای پاسخ­های خودتنظیمی است. (زیمرمن، 2000).

2-2-6-2- نظریه پدیدار شناختی

پدیدار شناسان به طور تاریخی بر اهمیت خود ادراکی در عملکرد روان­شناختی بشر تاکید کرده ­اند. فرض بر آن است که این ادراکات در یک هویت ممتاز یا مفهومی از خود که بر تمامی جنبه­ های عملکرد رفتاری شامل پیشرفت و یادگیری تحصیلی اثر می­گذارد. سازمان می­یابند. تجربه به عنوان یک فیلتر که از طریق یک سیستم بازخوردی می ­تواند اطلاعات رسیده را به صورت مثبت یا منفی مطابق با مفهوم خود تحریف کند در نظر گرفته می­ شود. (همان منبع).

پدیدارشناسان عملکرد تحصیلی خودتنظیمی را در ابعادی از قبیل خودارزشی، برنامه ­ریزی و هدف­گزینی تعریف می­ کنند. (مک لاهان، نقل در پرکان، 1387).

بر طبق نظر مک کامبز، ساختارهای سیستم خود به حوزه ­های تخصصی و حوزه کلی تقسیم می­ شود مفهوم خود کلی به تصور یادگیرندگان از خودشان به عنوان یادگیرندگان خودتنظیم اشاره می­ کند که به باور آن­ها درباره برخورداری از توانایی­ها، مهارت ­ها و دانش مورد نیاز برمی­گردد.

مفهوم خود در حوزه تخصصی به عنوان درک افراد از توانایی­هایشان برای هدایت و کنترل انگیزه، شناخت، عاطفه و رفتار در حوزه­ خاص مثلاً یادگیری زبان­انگلیسی، علوم و ریاضیات تعریف می­­شود. این خود ادراکی، چگونگی خودتنظیمی دانش­ آموزان را هنگام یادگیری در آن حوزه تعیین می­ کند (زیمرمن 1988).

 Self - perception

 Self - Value

Mak lahan

Mackambez

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ب.ظ ]




نظریه شناختی -  اجتماعی زیمرمن

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

زیمرمن خودتنظیمی را یک چرخه در طبیعت می­داند و خودتنظیمی را به عنوان افکار، احساسات و اعمال خودتولیدی تعریف می­ کند و به صورت دوره­ای برای دست­یابی به اهداف شخصی برنامه ­ریزی می­ شود. خودتنظیمی یک فرایند خود هدایتی است که از طریق آن  یادگیرندگان توانایی­های ذهنی­شان را به مهارت­ های علمی مرتبط به تکلیف، تبدیل می­ کنند. این رویکرد، یادگیری را فعالیتی می­داند که در طی آن دانش­ آموزان به صورت فعال درگیر یادگیری هستند. در حالی که دیگر نگرش­ها، یادگیری را واقعه پنهان می­دانند که برای دانش­ آموزان به صورت واکنشی و در نتیجه تجربیات آموزشی اتفاق می­افتد. تحقیق و تئوری یادگیری خودتنظیمی، نه تنها به اشکال غیراجتماعی آموزش و پرورش مثل یادگیری اکتشافی، خودآموزی از طریق خواندن، مطالعه کردن، آموزش برنامه­ای یا آموزش به کمک کامپیوتر می ­پردازد بلکه اشکال اجتماعی یادگیری مثل سرمشق­گیری، راهنمایی و بازخورد از طریق همسالان، مربیان و معلمان را شامل می­ شود.(زیبازاده، 1386).

به دانش­ آموزان می­توان یاد داد که از راهبردهای خودتنظیمی استفاده کنند و می­توان به آن­ها متذکر شد که این کار در موقعیت­های گوناگون انجام دهند تا به خودتنظیمی عادت کنند. برای مثال می­توان از دانش­ آموزان خواست که برای مقدار زمانی که انتظار دارند هر شب درس بخوانند هدف­هایی را تعیین نموده و میزان رسیدن خود به این هدف را یادداشت کنند. استفاده از این راهبردها به دانش­ آموزان کمک می­ کند تا هدف­های یادگیری خودشان را تحت کنترل درآورند و راهبردهای کلی را برای تعیین اهداف و ملاک­های شخصی رسیدن به آن­ها، به وجود آورند (زیمرمن، 1995).

تعامل عوامل محیطی رفتاری و شخصی در طول خودتنظیمی یک فرایند درونی است. زیرا این عوامل نوعاً در طول یادگیری تغییر می­ کند وباید نظارت شوند. این نظارت، فرد را به سمت ایجاد  تغییر در راهبردها، شناخت، عواطف و رفتارها سوق می­دهد. (پینتریج و شانک، 1386).

2-2-6-4- نظریه بندورا

الف) مشاهده خود (برای مثال خودنظارتی)، ب) خودقضاوتی، ج) خودواکنشی مشاهده خود یا خود مشاهده­گری، با توجه آگاهانه به جنبه­ های از رفتارفرد اشاره دارد. اگر افراد ندانند که چه انجام می­ دهند. قادر به تنظیم عملکرد خود نخواهند بود. خود مشاهده­گری برای تعیین پیشرفت در یک فعالیت مهم است. غالباً باورهای ما درباره، پی­آمدها، دقیقاً منعکس کننده پی­آمدهای واقعی نیست. گزارش ثبت رفتار خود، می ­تواند نتایج شگفت­آوری به دنبال داشته باشد. (پینتریج و شانک، 2002).

عواملی که بر قضاوت فرد تاثیر می­گذارد عبارت است از:

معیارها، اهداف، اهمیت دست­یابی به اهداف و اسنادهای عملکرد است.

ویژگی­های هدف (خاص بودن، نزدیک، دشواری) برخودتنظیمی وانگیزش تاثیر می­گذارد.

خودقضاوتی هم چنین اهمیت دست­یابی به هدف را منعکس می­ کند. وقتی افراد توجه کمی به چگونگی عملکرد خود دادند، ممکن است عملکرد خود را ارزیابی نکنند یا تلاش خود را برای بهبود آن افزایش ندهند. اسنادها مهم هستند زیرا دانش­آموزانی که عقیده دارند پیشرفت خوبی به سمت هدف دارند، ممکن است عملکرد خود را به توانایی پایین نسبت دهند که این امر می ­تواند برخودکارآمدی و عملکرد تاثیر منفی داشته باشد.

معیارها ممکن است مطلق (ثابت) یا هنجاری (نسبت به عملکرد دیگران) باشد. معیارها آگاهی­دهنده و برانگیزنده­اند. مقایسه­ عملکرد با معیارها، پیشرفت هدف رانشان می­دهد  و این باور که فرد در حال پیشرفت است باعث افزایش خودکارآمدی و انگیزش می­ شود. معیارها اغلب از مقایسه اجتماعی با الگوها بدست می­آید. (پینتریج و شانک، 2002).

خودواکنش­ها پاسخ­های رفتاری، شناختی عاطفی به خود قضاوتی است. بنابراین خودواکنشی، افراد را برمی­انگیزد تا تلاش لازم برای آن چه ارزشمند می­دانند از سربگیرند. خودواکنشی هم چنین بر نحوه­ای که افراد از پیشرفت خود احساس رضایت کنند تاثیر می­گذارد. (کدیور 1386)

بندورا معتقد است که خودنظم دهی واقعی متاثر از دو مکانیستم خودکارآمدی و انتخاب هدف است. خودکارآمدی زمانی بر عملکرد تاثیر می­گذارد که شخص مهارت­ های مورد لزوم برای انجام یک تکلیف را دارا بوده و برای عمل برطبق عقاید خودکارآمدی خویش، به  اندازه کافی برانگیخته می­ شود. یک حس قوی از خودکارآمدی برای ثابت قدم بودن در کار در موقع مواجهه باخواسته­های موقعیتی و شکست لازم است.

 Self – generated thoughts

 Self – judgement

 Self - reaction

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:49:00 ب.ظ ]